بهانه بی بهانه : فرمول موفقیت
وقتی کارم را به عنوان کارمند یک شرکت بزرگ آغاز کردم دون پایه ترین فرد شرکت محسوب می شدم. همه افراد دیگر بیشتر از من در آن شرکت کار کرده بودند و در سلسله مراتب شرکت از من جلوتر بودند.
اگرچه در اوائل دهه سی سالگی بودم هنوز نمی دانستم چه کار باید بکنم که در رقابت شدیدی که در آن زمان در شرکت وجود داشت راهم را به جلو باز کنم. به صورت اتفاقی به فرمولی برخوردم که بسیار تاثیر گذار بود و مرا موفق کرد. فرمول ساده ای بود:
هر بار که رئیسم کاری برای انجام دادن به من می داد فورا آن را انجام میدادم. مثل سگی که برایش یک تکه چوب پرت کرده باشند فورا مشغول کار می شدم، آن را تکمیل می کردم و فورا کار تمام شده را به رئیسم تحویل می دادم. در ابتدا او لبخند می زد و چیزی مثل این می گفت: «واقعا به این زودی لازمش نداشتم. اما از اینکه انجامش دادی متشکرم.»
درخواست کنید مسئولیت بیشتری به شما سپرده شود
وقتی کارم تمام می شد به جای استراحت کردن به سراغ رئیسم می رفتم و می گفتم: «کارم تموم شده. کار بیشتری برای انجام دادن می خوام. من مسئولیت بیشتری می خوام.»
این جمله که: «کار بیشتری می خوام»، به ذکر من تبدیل شد. باز هم رئیسم که ذهنش درگیر انجام پروژه های بزرگی بود چیزی شبیه به این می گفت که: «بسیار خب. بذارش به عهده خودم. فک می کنم ببینم چه کار دیگه ای رو می تونم بدم تو انجام بدی.»
در پایان هر روز نزد رئیسم می رفتم و مثل صفحه گرامافونی که سوزنش گیر کرده باشد می گفتم: «کارم تموم شده. مسئولیت بیشتری می خوام.» رئیسم ذره ذره شروع کرد به پرتاب کردن چوب هایی برای من. او کار کوچکی به من واگذار می کرد تا سرم گرم باشد. آن کار هرچه بود فورا بیرون می رفتم، آن را تکمیل می کردم و نتیجه را برایش می بردم.
بعد می گفتم: «کارم تموم شده. مسئولیت بیشتری می خوام.» طی مدت شش ماه دیگر رئیسم من را «حلال مشکلات و آچار فرانسه» می دید. هروقت کاری داشت که لازم بود فورا انجام شود از همه می گذشت و آن کار را به من محول می کرد. چون می دانست هر کاری که از من بخواهد فورا انجام می دهم. به این ترتیب بود که کم کم ترفیع گرفتم و این شدن فرمول موفقیت من!
تمام مدت کار کنید، مسئولیت بیشتری تقبل کنید، ترفیع بگیرید و موفق شوید!
منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید