بهانه بی بهانه : خودتان را به بهترین شکل اصلاح کنید
وقتی مشکلی پیش می آید تمایل طبیعی اکثر مردم این است که عصبانی شوند و در اطراف خود به دنبال کسی بگردند که بتوانند او را سرزنش کنند. اما این هدر دادن انرژی است. و هیچ مشکلی را حل نمی کند. به جای این کار باید خود را ملزم کنید که آرام و منطقی باشید و احساسات را کنار بگذارید. وقتی با مشکل یا بحران غیرمنتظره ای روبرو می شوید خود را موظف کنید که آرام بمانید و به جای مشکل روی راه حل تمرکز کنید.
به این فکر کنید که الان چه کاری می توانید انجام بدهید نه این که چطور این مشکل رخ داد و چه کسی باید سرزنش شود. مثل زمانی که تصادفی در خیابان رخ می دهد؛ قبل از این که به تحلیل چگونگی رخ دادن آن حادثه بپردازید روی کمک کردن به افراد زخمی، بند آوردن خونریزی آن ها و کاهش آسیب تمرکز می کنید.
وقتی با مشکل یا بحرانی مواجه می شوید با تکرار این جمله که: «من مسئول هستم» انضباط فردی را تمرین کنید. حتی اگر در آن زمان فقط مسئول کنترل کردن عکس العمل خود باشید.
ذهن خود را روشن نگه دارید
افراد برتر این توانایی را در خود پرورش داده اند که در مقابل بحران ها عکس العمل موثری از خود بروز دهند، آرام و راحت باشند و بصیرت داشته باشند. آن ها خود را موظف می کنند که خونسرد باشند و احساساتی نشوند. این مسئله آن ها را قادر می سازد که واضح تر فکر کنند، وضعیت مورد نظر را به صورت منطقی تری مورد تحلیل قرار بدهند و تصمیمات بهتری بگیرند.
اما لحظه ای که شما عصبانی یا ناراحت شوید بخش نئوکورتکس مغزتان یعنی همان جایی که اندیشه در آن صورت می گیرد از کار می افتد. و در چنین زمانی تنها بخشی از مغزتان که در حال کار کردن است بخش پالئوکورتکس مغز است که به احساسات مربوط می شود. این بخش از مغز در قالب «جنگ یا بگریز» فکر می کند. وقتی بخش احساسات مغزتان کنترل را به دست بگیرد شما همه چیز را سیاه و سفید می بینید.
پاسخ هایتان در حد بله و خیر خواهد بود و فقط با کاری انجام می دهید یا هیچ کاری نمی کنید. در چنین حالتی نمی توانید هیچ چیزی را خاکستری ببینید و به روش های مختلفی فکر کنید که ممکن است بتوان از طریق آن ها مشکل مورد نظر را حل کرد. افراد برتر این نکته را درک می کنند که هر مشکلی فرصتی برای رشد قدرت کنترل خود و اعتماد به نفس است. در واقع شما به میزان مشکلاتی که از عهده حل کردن آن ها بر می آیید در زندگی رشد می کنید.
منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید