بازدارنده ها در تحلیل رفتار متقابل :بزرگ نشو و تو نمیتوانی
- بزرگ نشو
معمولا آخرین فرزند خانواده این بازدارنده را دریافت می کند که بزرگ نشو. شاید والدین در حالت نفسانی «کودک» خودشان نخواهند که از داشتن بچه کوچولویی در خانواده محروم شوند و تمام ارزش خود را در این بینند که پدر یا مادر خوبی باشند. اگر بچه آنها بزرگ شود دیگر احساس ارزشمندی نخواهند داشت. از طرف دیگر والدینی که خودشان هرگز بزرگ نشده اند نیز می توانند این بازدارنده را منتقل کنند. پیام آنان این است «همیشه همبازی کوچک من باقی بمان».
گاهی اوقات مفهوم پیام بزرگ نشو به این صورت است که «مرا ترک نکن». دختری که تا دوران میانسالی در خانه می ماند تا از مادر پرتوقع و پیرش مراقبت کند نیز شاید همین پیام را با خود داشته باشد.
- تو نمیتوانی
این بازدارنده توسط والدینی داده می شود که در حالت نفسانی «کودک خودشان» از پیشرفتهای پسر یا دخترشان احساس حسادت می کنند. در نظر بگیرید که پدری در خانواده فقیری بزرگ شده و مجبور بوده از سن پانزده سالگی کار کند و هرگز موقعیت دانشگاه رفتن را نداشته است. اکنون بر اثر سختکوشی های او، خود و بچه هایش در رفاه مادی بسر می برند. او شهریه سنگینی را برای دخترش می پردازد تا به مدرسه خوبی رود و بتواند روزی وارد دانشگاه شود.
پدر ممکن است زمانی که پیشرفتهای تحصیلی دخترش را می بیند، احساس لذت پدرانه ای داشته باشد. ولی در خارج از حوزه آگاهی خود و در حالت نفسانی «کودک»، او از اینکه دخترش امکاناتی را دارد که او هرگز نداشته است، به تلخی احساس حسادت می کند. اگر او در تحصیلاتش موفق بشود چه؟ شاید ثابت خواهد شد که او از پدرش بهتر است. پس او بازدارنده «تو نمی توانی» را به طور غیر کلامی به دخترش خواهد داد، حتی اگر در سطح آگاه خود، او را تشویق کند که خوب درس بخواند و نمرات خوبی بگیرد.
دانش آموزی که این تصمیم پیش نویسی را گرفته است تا از پیام بازدارنده «تو نمی توانی» اطاعت کند، در کلاس به سختی کار خواهد کرد و تمام تکالیفش را به خوبی انجام خواهد داد. ولی زمانی که امتحانات فرا می رسد، او احتمالا راهی خواهد یافت تا آنرا خراب کند. شاید سر امتحان هول شود و جلسه امتحان را ترک کند. شاید فراموش کند که یکی از ورقه های مهم امتحانی را تحویل دهد. او شاید حتی دچار یک بیماری با منشاء روانی بشود، یا اینکه ناگهان احساس کند قادر به خواندن نیست.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید