افزایش بهره وری کارمندان ، با استفاده از پاداش!
دومین شیوه ی ترغیب کننده ی مدیریتی نقطه ی مقابل ترس، پاداش و تشویق است. این دو مورد به طور مسلم موثر هستند، اما به طور موقتی. بله اگر با پیشنهاد پاداش، افراد خود را به فعالیت وادارید و در آنها انگیزه ایجاد کنید، آنها به خوبی فعالیت خواهند کرد.
با این وجود مواردی که امروز افراد بعنوان تشویق می دانند، به سرعت حق مسلم آنها خواهد شد و دیگر در آنها ایجاد انگیزه نخواهد کرد. بنابراین برای ایجاد دوباره ی هیجان، باید انگیزه ی تشویق دیگری را نشان دهید و در نهایت دیگر عاملی برای ارائه نخواهید داشت.
قدردانی باید از نوعی باشد که انسجام ایجاد کند. ما به شما هشدار می دهیم که نسبت به همه ی عوامل تشویق، دید خوبی نداشته باشید. بسیاری از مواردی که ما در مدیریت مشوق می دانیم، مثل: طرح بازنشستگی، برنامه ی سهیم کردن کارکنان در سود شرکت، بیمه و دیگر امتیازات، در اصل عامل تشویق کننده نیستند. این موارد در جذب نیرو و تاحدی به حفظ افراد کمک می کنند، اما از آنجا که ما نمی توانیم عملکرد قابل ملاحظه ی کارمندان را نتیجه ی مستقیم این پاداش ها بدانیم، انگیزه ی ترغیب کنندگی آنها بی اثر است.
در برخی موارد مشوق ها، حتی نقش عامل تنبیه کننده را دارند. من اخیرا در جلسه ی افتتاحیه ی یک محصول جدید در سازمانی چند ملیتی حضور یافتم. مدیر بخش فروش اعلام کرد هر کارمندی که در عرض ۹۰ روز، به میزان تعیین شده ای از فروش دست یابد، یک پاداش ۱۵۰ دلاری بعنوان هدیه دریافت خواهد کرد.
او سپس به شوخی گفت همسر آنها از این فرصت باخبر خواهند شد و این پاداش به نام همسر آنها خواهد بود. کارمندان مجرد آن سازمان، قهقهه زدند و بعضی از افراد دارای همسر به زور لبخندی زدند. سایر کارمندان با خودشان غرغر کردند، زیرا برای هر شخصی که در این گروه مزه ی ازدواج را چشیده بود، تشویق ۱۵۰ دلاری فقط یک تنبیه بود.
(منبع: ۱۳ اشتباه مهلک مدیران، رابرت مارویل)
ادامه ی مقالات راهکارهای مدیریتی را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید