یکی از کارهایی که رهبران در ارتباطات اثربخش میتوانند انجام دهند، اعتمادسازی و به تبع آن خودافشایی کارکنان است. رهبران باید به ابزارهایی مجهز شوند تا کارمند آنها بتواند اطلاعاتی را آگاهانه به وی بدهد؛ اطلاعاتی که طبیعتاً رهبران از آن بیخبر هستند.
ویژگیهای خودافشایی
فرد در افشای خود از ضمایری مثل ((من)) یا ((مرا)) استفاده میکند.
هرچه روابط صمیمیتر و طولانیتر باشد، احتمال خودافشایی افزایش مییابد.
افراد از پایگاه اجتماعی پایینتر برای افراد با پایگاه اجتماعی بالاتر، خود را افشا میسازند(مثل کارگری که مشکلاتش را به سرپرستش میگوید).
افراد برونگرا بیشتر از افراد درونگرا خودافشایی میکنند.
زنان بیشتر از مردان خودافشایی میکنند(هویت جنسیتی مدنظر است).
هرچقدر همدلی بیشتر شود، خودافشایی افزایش مییابد.
انسانها برای افراد جذاب بیشتر خودافشایی میکنند.
هرچه اعتماد بیشتر باشد، خودافشایی بیشتر میشود.
هرچه یک طرف خودافشایی بیشتری داشته باشد، طرف مقابل هم مقابله به مثل میکند.
کارکردهای خودافشایی
۱. باز کردن باب گفتگو: یکی از تکنیکهای مورد استفاده برای شروع، ادامه و توسعه روابط میانفردی، خودافشایی است.
۲. غلبه بر ترس: مدیران معمولاً برای کاهش ترس کارمند از دادن اطلاعات پیرامون یک موضوع چالشی، ابتدا خودافشایی را از خود شروع میکنند.(مثلاً خود آنها هم قبلاً دچار این دردسر بودهاند). این تکنیک باعث جلب اعتماد کارمند و خودافشایی متقابل میشود.
۳. جستجوی وجوه مشترک: گاهی مدیران با دادن اطلاعاتی از خود که میتواند وجه اشتراک با فرد مقابل ایجاد کند سبب ایجاد اعتماد میشوند؛ چرا که با دادن اطلاعات مشابه شما به عنوان رهبر خود را شبیه فرد مقابل میکنید. این شباهت باعث جذابیت شما به عنوان رهبر میشود و اعتماد به وجود میآورد و در نتیجه فرد مقابل شروع به افشای خود میکند.
۴. تسهیل ابراز وجود: با افشای خود علاوه بر درددل کردن و سبک شدن از غم و اندوه، شما میتوانید از طریق دریافت بازخورد از طرف مقابلتان به برخی از رفتارها و جنبههای ناشناخته خود پی ببرید.
(منبع: رهبری در سازمان تألیف دکتر بهروز پورولی، اکرم نوری، میرسهیل حسینی)
با تشکر
مطلب جالبی بود
ممنون از توجهتون
سلام
مطلب مفیدی بود با سپاس از شما.
بسیار عالی مفید بود.