زبان بدن : نشان دادن پذیرش سلطه

زبان بدن : نشان دادن پذیرش سلطه

ورود به یک محیط بیگانه اغلب سبب می شود که فرد معذب شود و مطیعانه رفتار کند. او منتظر می ماند که از او دعوت کنند بنشیند. همچنین او از لمس اشیای اطراف خودداری می کند و مراقب حرکاتش است. به محض اینکه احساس راحتی کند، زبان بدنش راحت و خودمانی می شود.

رئیس امی به او پیشنهاد کرد تا در یکی از کارگاه های “تاثیر مثبت” ما شرکت کند. با آنکه امی بالقوه بلندپرواز بود، زبان بدنش او را عقب نگه داشته بود. اگرچه قرار بود ترفیع بگیرد، رئیسش نگران بود هنگامی که وقتش برسد، نتواند جای او را بگیرد و پیشرفت کند. امی ادعایی در مورد فضای خود نداشت. حرکات بدنش پر از تامل و تردید، محافظه کارانه و اکثرا نزدیک به بدنش انجام می شد.

این رفتار به همراه شانه هایی که کمی قوز کرده بود، باعث می شد مطیع به نظر برسد. امی پس از دیدن فیلم خود متوجه شد که چگونه رفتار غیر کلامی اش، دنیای پر از تردید و عدم امنیت را نشان می داد.

اگر عمدا می خواهید خود را سلطه پذیر نشان دهید، با نزدیک کردن بازوها و دستان به خود، بدن تان را جمع کنید.

حفظ حریم شخصی

انسان ها علاوه بر اینکه به وضوح مالکیت شان را بر افراد و اشیا نشان می دهند، به محض آنکه فضایی در اطراف شان ایجاد می شود، با دقت بسیار از آن محافظت می کنند. آدم ها حبابی نامرئی دورتادور خود به وجود می آورند که در آن فعالیت می کنند. قرار دادن اشیا بین خود و دیگران، یا قرار دادن بازوها روی میز و جمع کردن آنها دور خود، راه هایی برای حفاظت از حریم شخصی است.

در وضعیت معمولی، اکثر مردم به قلمرو شخصی یکدیگر احترام می گذارند. اما گاهی تجاوز به حریم دیگری اجتناب ناپذیر است. وقتی کسی به حریم شما تجاوز می کند، معذب می شوید. ممکن است فردی که به حریم شما وارد شده است از حفاظ تان عبور کند. چنانچه خودتان او را دعوت کرده باشید، مشکلی وجود ندارد. اما هنگامی که نه او را می شناسید و نه می خواهید او آنجا باشد، اوضاع زیاد خوب نیست.

حتی وقتی به حریم شخصی افراد تجاوز می شود، آنها همچنان راه هایی پیدا می کنند تا آن تجاوز را تا حد ممکن محدود کنند. به این نمونه ها توجه کنید:

برگرداندن سر

پرهیز از ارتباط چشمی

در خود فرورفتن

بث، سگش برتی را به خیابان برده بود، ناگهان زنی را دید که خیلی از او خوشش نمی آمد. زن بت را در آغوش گرفت و با صدای بلند گفت: “سلام خیلی وقته ندیدمت!” بت با ناراحتی سرش را چرخاند و به این بهانه که نمی توانست افسار سگش را رها کند، دستانش را برای او باز نکرد. وقتی که زن از آنجا رفت، خشکی عضلات شانه ها و گردن بت رفع شد و مجددا احساس راحتی کرد.

صبر کنید تا از شما برای ورود به منطقه ی بسیار صمیمی دعوت شود تا باعث ناراحتی و عذاب کسی یا بی احترامی به او نشوید.

(منبع: زبان بدن به زبان آدمیزاد، الیزابت کونکه)

ادامه ی مقالات زبان بدن را دنبال کنید…