دینامیت موفقیت : من سالمم! شادم! محشرم!
فروشنده جوانی که در یک سازمان کار می کرد، یاد گرفت که از انگیزه سازهای درونی استفاده و نگرش ذهنی اش را کنترل کند. او دانشجویی هجده ساله بود که در تعطیلات تابستانی، فروش بیمه به مغازه ها و دفاتر اداری را بر عهده گرفته بود.
برخی از مطالبی که او در مدت آموزش خود فرا گرفته بود، به شرح زیر است. سعی کنید این مطالب که تجربه ی چندین و چند نفر نیز بوده را فرا بگیرید و در آینده در شغل خود از آن استفاده کنید:
عاداتی که فروشنده طی این مدت پیدا می کند، پس از آن نیز همراهش خواهند بود.
وقتی در فروش، هدفی را در نظر می گیرید، آن قدر تلاش کنید تا درست به وسط آن هدف بزنید.
اهداف سطح بالا را در نظر بگیرید.
در هنگام نیاز، از تحریک کننده هایی نظیر «من سالمم! شادم! محشرم!» استفاده کنید تا به خودتان انگیزه ببخشید و کارتان را در مسیری دلخواه انجام دهید.
این جوان پس از چند هفته کسب تجربه در امر فروش، اهداف خود را تنظیم کرد. او مشتاق گرفتن پاداش بود و برای به دست آوردن شرایط مطلوب، لازم بود در هر هفته، دست کم صد فروش داشته باشد. تا جمعه شب آن هفته توانسته بود ۸۰ فروش داشته باشد و هنوز تا هدفش ۲۰ فروش فاصله داشت.
فروشنده جوان، مصمم بود و هیچ چیز، او را از هدفش باز نمی داشت. او آن چه را آموخته بود باور داشت: «ذهن هر آن چه را که تصور و باور کند، به دست می آورد.» همکاران او جمعه شب، کار خود را تعطیل کردند، اما او شنبه صبح زود به سر کار بازگشت. تا ساعت ۳ بعدازظهر، هیچ فروشی نداشت، اما یاد گرفته بود که فروش ها بر اساس نگرش ذهنی فروشنده قوت می گیرد و نه بر اساس احتمال ها.
او انگیزه سازی درونی «جری آسام» را به یاد آورد و با شوق فراوان، آن را ۵ بار تکرار کرد: «من سالمم! شادم! محشرم!»
تقریبا تا ساعت ۵ بعدازظهر همان روز، سه فروش داشت و فقط ۱۷ فروش تا هدف نهایی اش باقی مانده بود. به یاد آورد که: «موفقیت، تنها برای انسان های پرتلاش است!» و دوباره با اشتیاق تکرار کرد: «من سالمم! شادم! محشرم!» حدود ساعت ۷ بعدازظهر احساس خستگی کرد، | اما کاملا شاد بود، چون ۲۰ فروش مورد نظرش را انجام داده بود. او به پاداش مورد نظرش دست یافت و آموخت که با تلاش مستمر می توان شکست را به موفقیت تبدیل کرد.
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید