بهانه بی بهانه : اشتباه مهلک در زندگی

بهانه بی بهانه : اشتباه مهلک در زندگی

اگر به هر دلیلی فکر کنیم دیگران از ما بهتر هستند به صورت ناخودآگاه فرض را بر این می گذاریم که خودمان باید از آنها بدتر باشیم. اگر آنها ارزش بیشتری داشته باشند فرض را بر این می گذاریم که ما ارزش کمتری داریم. این احساس بی کفایت بودن یا بی ارزش بودن در ریشه اکثر مشکلات شخصیتی ما و اکثر مشکلات سیاسی و اجتماعی چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی وجود دارد.

برای رها شدن از احساس گناه و بی ارزشی که در اثر انتقاد های مخرب دوران کودکی به ما تلقین شده است به دنیایی که در آن زندگی می کنیم، دیگران و شرایطی که در آن قرار داریم حمله می کنیم.

اگر از بخشی از زندگی مان ناراضی باشیم اولین عکس العمل ما این است که به دور و برمان نگاه کنیم و بپرسیم: «چه کسی باید سرزنش شود؟» بسیاری از باورهای رایج، مفهوم گناه را چنین آموزش می دهند که می گوید هروقت اشتباهی رخ بدهد یک نفر باید توبیخ شود. یک نفر یک کار بد انجام داده است. یک نفر گناهکار است. یک نفر باید تنبیه شود. این مسئله گناه و تنبیه به افزایش احساس عصبانیت، نفرت و بی مسئولیتی منجر می شود.

رویکرد بی مسئولیتی

امروزه دادگاه های ما پر از هزاران نفر است که برای مشکلاتی که در زندگی شان پیش آمده است ادعای خسارت کرده اند. این افراد که توسط وکلای جاه طلب پشتیبانی می شوند به دادگاه می روند تا ادعای خسارت کنند حتی اگر خودشان به خاطر اتفاقی که افتاده است کاملا مقصر باشند؛ على الخصوص اگر خودشان مقصر باشند. مردم علاقه ای ندارند مسئولیت قبول کنند. مردم قهوه داغ روی خودشان می ریزند و از رستوران فست فودی که آن فنجان قهوه را به آنها فروخت شکایت می کنند.

مردم مست می شوند و در حال رانندگی تصادف می کنند آن وقت بر می گردند و از سازنده اتوموبیلی که پانزده سال است سوارش می شوند شکایت می کنند. مردم از نردبان بالا می روند و بیش از حد به عقب خم می شوند و پایین می افتند و سپس به دلیل خراش هایی که برداشته اند از سازنده آن نردبان شکایت می کنند. در هر یک از این موارد مردم سعی می کنند از طریق سرزنش دیگران، بهانه جویی و سپس درخواست خسارت از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند.

حذف احساسات منفی

مخرج مشترک همه مردم آرزوی شاد بودن است. اگر بخواهم به زبان ساده بیان کنم باید بگویم که شادی از عدم وجود احساسات منفی ناشی می شود. وقتی هیچ احساس منفی وجود نداشته باشد فقط احساس مثبت باقی می ماند. بنابراین اگر واقعا می خواهید خوشحال باشید حذف احساسات منفی بزرگ ترین کاری است که باید در زندگی انجام بدهید.

چندین احساس منفی وجود دارد. اگرچه رایج ترین آنها احساس گناه، نفرت، حسادت، ترس و دشمنی هستند علت همه اینها خشم و عصبانیت است که یا از درون و یا از بیرون نشئت می گیرد. خشم و عصبانیت زمانی از درون ریشه می گیرد که شما به جای اینکه به صورت سازنده، خشم خود را به دیگران ابراز کنید آن را سرکوب کنید و زمانی از بیرون نشئت می گیرد که از دیگران انتقاد یا به آنها حمله کنید.

منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)

ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…