با همکاران خود بحث کنیم!
اساس و محور فنون آموزش گروهی، بحث و گفتگوی افراد سازمان در یک زمینۀ خاص(مثل یک مشکلی که سازمان با آن مواجه شده و نظایر آن) است. مشارکت در بحث گروهی و تجزیه و تحلیل گروهی یک رویداد(مشکل یا موقعیت) ویژه باعث میشود مهارت افراد گروه در تجزیه و تحلیل مشکلات و یافتن راهحلهای مناسب، افزایش یابد.
برای شکلگیری چنین فضایی میتوان از پیشنهادهای زیر استفاده کرد:
تماشای فیلم آموزشی به صورت گروهی:
وقتی افراد به صورت گروهی به تماشای ویدئو مینشینند تبادلات بسیاری با یکدیگر انجام میدهند. در پایان فیلم نظرات خود را اضافه میکنند و نقد و بررسی دیگران را میشنوند.
تقویت و تشویق کارکنان به منظور مشارکت بیشتر:
معمولاً در نظر گرفتن تشویق برای مشارکت در بحث و کار گروهی بی تأثیر نخواهد بود به شرطی که هوشمندانه و مرتبط با موضوع باشد.
کنفرانس ویدئویی:
حتی اگر نیروهای شما دورکاری انجام میدهند و در محل کسب و کار حضور ندارند برای حفظ روحیهی مشارکت هر از گاهی کنفرانس ویدئویی بگذارید.
برای گسترش فعالیتهای گروهی در سازمان، میتوان از روشهای اثربخش آموزش استفاده کرد. یکی از این روشها ((آموزش مشارکت گروهی)) نام دارد. در آموزش مشارکت گروهی افراد در فعالیتهای گروهی درگیر میشوند و مهارتهای لازم برای مشارکتهای گروهی را فرا میگیرند.
علل کم توجهی نسبت به فعالیتهای گروهی:
ناآشنایی مدیران با مزایای فعالیت گروهی، فرهنگ جامعه، شیوههای کمتر اثربخش آموزش عمومی، نگرش مردم نسبت به رقابت فردی.
باید بدانیم دلیل عدم مشارکت ما در یک بحث یا فعالیت گروهی چیست. آیا موضوع احمقانه به نظر میرسد؟ نسبت به فعالیت در گروه بی انگیزه هستیم؟ ممکن است نظرم با مخالفت مواجه شود یا مورد تمسخر قرار بگیرم؟ یا ارزش و بازده کار فردی را بیشتر میدانم؟
بزرگترین دلیل عدم مشارکت شما در فعالیتهای گروهی چه میتواند باشد؟ و چه پیشنهادی برای مشارکت افراد در گروه دارید؟
بهترین این بحث ها هم ، بحث هایی هستند که در آن مخالفانی حضور دارند
دقیقا همینطوره
نادیده گرفتن افراد در بحث های گروهی و پیشنهادات آنان یا با رفتار غیرمناسب مقابل شدن، شاید یکی از دلایل عدم مشارکت کارکنان در سازمان باشد.
بسیار عالی
به نظر من فرهنگ یک سازمان همیشه بیشترین تاثیر را از سمت مدیران و افراد بالا رتبه سازمان می گیرد.
اگر یک سازمان محیط نا سالم، شلوغ و نا امن دارد بی شک مدیران در این مورد نقش بسزایی داشته اند.
حال اگر در یک سازمان مشارکت گروهی ضعیف است و افراد رابطه نزدیکی با هم ندارند، یا می تواند جزء سیاست های آن مجموعه باشد و یا تاثیرش را از رفتار مدیران و افراد بالا رتبه اش گرفته باشد.
ممنون از نظر ارزشمند شما
صحبت ها یا جلسات و بحث های گروهی تماما موافق ، باری به دانسته ها اضافه نمیکنه . مثلا مخالفت ها و شنیدن نظرات بهترین قسمت یک بحث یا مشارکت گروهی میتونه باشه .
به تمام دلایل بالا بهتره که شیوه مشارکت افراد درون گرا اضافه بشه چون افراد برون گرا ذاتا مشارکت کننده های خوبی هستند که در تیم می تونن فعالیت و مباحثه داشته باشند اما افراد درون گرا عمدتا از روش های تکی و فردی و عدم حضور در تیم های مشارکتی احساس راحتی دارند.
موضوع بندی مباحث و یا بیان عامیانه اون ها میتونه ایجاد نظرات بهتری رو داشته باشه؛ تا مخاطب ما مربوط به گروه خاصی باشه.
البته باید این مورد رو هم در نظر داشته باشیم که برخی از موضوعات مشارکت، القا کننده نتیجه آخر هستند و اکثر افراد فکر می کنند چرا باید در چیزی مشارکت داشته باشند که نتیجه اش مشخص و از پیش تعیین شده است.
بسیار جامع بود. سپاس از وقتی که گذاشتید. دقیقا میتونه به تیپ شخصیتی افراد وابسته باشه. عالی بود
برای من عدم رضایت از کار و بعد از اون محیط کار و سیاست های کاری مدیران می تونه باعث عدم مشارکتم بشه
اگر علاقه وجود داشته باشه ما بخاطر حس خوبی که در ما ایجاد میکنه باهم مشارکت خواهیم کرد
ممنون از نظرتون، عواملی که اشاره کردید میتونه منجر به بی انگیزگی بشه. پیشنهادم اینه که در چنین شرایطی مسئله رو شفاف با مدیریت در میان بگذاریم به امید این که بیشتر درک بشیم و شرایط بهبود پیدا کنه.
خیلی عالی بود. ممنون
ممنون از شما
دیدگاه..خیلی علی استفاده کردیم
من به شخص با جلسات و تعامل با همکاران واقعا موافقم
طبق تجربه کاری در زمینه طراحی و توسعه نرم افزار
بهترین پروژه ها ، زمانی به نتیجه خوب رسیده که یک تیم با تعاملات و دانش روز ، جهت پیشرفت پروژه خالصانه با هم تلاش کرده اند
طوفان ذهنی واقعه ای است که به نظرم بسیاری از سازمان ها رو از تصمیمات بسیار خطرناک اونها نجات میده…