کارمندان بد قلق : بد قلقی ناشی از احساسات شدید
اگرچه رفتار بد قلق ممکن است در شخصیت آزارنده یا در مشکلات مربوط به سلامتی جسمانی یا عقلانی افراد ریشه داشته باشد، اما قسمت اعظم این نوع رفتار ناشی از عواطف شدید است. این عواطف و احساسات شامل نگرانی، خشم، ترس از ضرر کردن، آرزوی پیروزی در بحث ها و همیشه محق بودن و نیاز به احساس کارآمد بودن، دوست داشتنی یا مهم بودن در دفتر کار، هستند.
اما چه چیزی باعث بروز این احساسات متلاطم می شود؟ بسیاری از این احساسات گذرا، به مرور زمان و به علت محل کار مساله ساز و تمایلات اجتماعی شدت گرفته اند.
مثلا، امواج کوچک سازی و تعدیل نیرو، سرتاسر آمریکای متحد را درنوردیده است و کارمندان تعلیقی را عصبانی و برآشفته و بازمانده ها را نگران از دست دادن کار در روزهای آتی کرده است.
پیشرفت های تکنولوژیک و دیگر تغییرات عمیق، همراه با خواست مدیران اجرایی و هیئت مدیره ی شرکت برای “کار بیشتر با افراد کمتر” و در کنار آن، تقلیل هزینه ها، از جمله کاهش بیمه ی خدمات درمانی کارگران، بسیاری از کارمندان و کارگران را مطمئن ساخته اند که شرکت دیگر هیچ توجهی به آنها ندارد.
نتیجه؟ نگرانی و اضطراب عمیق، خشم و ترسی که از طریق بی تفاوتی در هنگام کار، مقاومت در برابر تغییر و دیگر رفتارهای دردسرساز بروز می کند.
در همین زمان، انجام تغییرات در جامعه ی بزرگ تر، فقط اوضاع را وخیم تر کرده است. به هر جا رو می کنیم، تصاویری از خشم و خشونت می بینیم، از آنچه در تلویزیون یا سینما تماشا می کنیم، تا گزارش های نگران کننده و اضطراب آوری که در روزنامه ها می خوانیم یا روی صفحات کامپیوتر و تلویزیون در هنگام صرف قهوه ی صبحانه ی خود می بینیم؛ همه و همه باعث شده مردم و شرکت ها در دهه های اخیر به طور فزاینده ای اهل شکایت شده اند.
نهایتا، جهانی سازی و تنوع ناشی از آن در محل کار، در مواقعی که مدیران و کارمندان دارای تفکر واگرا و برخوردار از شیوه های مختلف حل مساله، بر سر بهترین شیوه ی افزایش بهره وری، رقابت با شرکت های رقیب، یا بهبود خدمات به مشتری با هم به نزاع می پردازند، می تواند باعث بروز شکست و ناکامی شود.
مطمئنا، هیچ مدیری نمی تواند برای حذف تغییرات مهم کاری و اجتماعی که محرک احساسات حاد هستند، کار زیادی انجام دهد. شما هم نمی توانید خود احساسات را از میان بردارید. در عوض، لازم است تلاش های خود را روی رفتارهای دخیل (ازجمله رفتار خودتان) متمرکز کنید، نه اینکه به ویژگی های شخصیتی بپردازید.
با وجود اینکه سرزنش فرد بابت بد قلق بودن و نگاه به اقدامات دردسرساز به مثابه برآیند نقطه ضعف شخصیت کاری آسان است، اگر این مساله را مساله ی رفتاری قلمداد کنید، نتایج به مراتب بهتری به دست خواهید آورد. همانطور، که معلوم می شود، تاثیر گذاری رو اعمال افراد دیگر بسیار آسان تر از این است که منش و شخصیت او را به کلی تغییر دهیم.
در این سری مقالات، موضوعات مهمی بررسی می شوند که به شما در دست و پنجه نرم کردن با آدم های بد قلق کمک خواهند کرد: تطبیق واکنش شما با انواع خاصی از رفتارهای دردسرساز، تحقیق و بررسی تاثیر رفتارها و نگرش های خود شما بر روی دیگران و اطلاع رسانی و اظهار نظر موثر درباره ی رفتار بد قلق.
(منبع: چگونه با کارمندان بد قلق رفتار کنیم، آر.برایتون باون و همکاران)
ادامه ی مقالات “کارمند بدقلق” را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید