چگونه با یک آدم مشهور حرف بزنیم
تصور کنید چند دقیقه پیش در یک رستوران خوب سر میزی نشسته اید. به میز کناریتان نگاه می کنید و چه کسی را می بینید؟ آیا به واقع خودش است؟ آیا ممکن است این اتفاق افتاده باشد؟ حتما به او شبیه است…… نه خودش است، وودی آلن. (میتوانید به جای وودی آلن اسم هر کسی را که می خواهید قرار بدهید.) چه می کنید؟
کار به خصوصی نکنید. بگذارید آن شخص مشهور کمی با خودش راحت باشد. اگر او به سمت شما نگاه کرد، تبسمی بکنید و به نشانه تأیید سری پایین بیاورید. بعد نگاه از او برگیرید و به کار خودتان برسید.
حالا اگر نمی توانید در برابر حادثه ای که ممکن است در تمام مدت زندگی یک بار برایتان اتفاق افتد مقاومت کنید و می خواهید مراتب تحسین خود را به گوش او برسانید، اینگونه برخورد نمایید. صبر کنید که او و شما رستوران را ترک کنید. بعد وقتی پول میز را پرداخت می کنید، بدون اینکه وقت زیادی از او بگیرید بگویید: «آقای آلن نمیدانید از تماشای فیلمهایتان چقدر لذت می برم. بسیار از شما متشکرم.» آیا متوجه نکته ظریف این مطلب شدید؟ شما فیلم ساختن او را مورد قضاوت قرار ندادید که او پیش خود بگوید: «شما کی هستید که قضاوت کنید من یک فیلمساز خوب هستم یا نیستم؟» شما تنها براساس دیدگاههای خود می توانید نظر بدهید.
در ضمن بگذارید زبان تن شما هم این را نشان دهد از اینکه با اشخاص سرشناس حرف زده اید خوشحالید. اگر برحسب تصادف این شخص مشهور همراهی دارد، اگر حرفتان از چند دقیقه بیشتر طول کشید، همراه او را هم مشمول سخنان خود بکنید. توجه داشته باشید که همراهان اشخاص سرشناس هم معمولا آدمهای بزرگ و در خور توجهی هستند.
فلیسیا، یکی از دوستان من، یک حقوقدان است که با یکی از مجریان برنامه های تلویزیون محلی ازدواج کرده است. از آنجایی که تام در تلویزیون حرف می زند، به هر جایی که می رود مردم او را می شناسند.
کمتر کسی به فلیسیا اعتنا می کند. فلیسیا می گوید برای او و حتی برای تام موضوع بسیار ناراحت کننده است. هرگاه آنها به مهمانی می روند، مردم همه دور تام حلقه می زنند. کسی به کار خوب و در خور تقدیر فلیسیا توجه نمی کند. او و تام به شدت علاقه مند بودند که شبها به رستوران بروند. اما حالا شبها در خانه می مانند و پنهان می شوند.
«من از کار سابق شما خوشم می آید»
اغلب اوقات هنرمندان سینما با توجه به آخرین فیلمشان تعریف و تحسین می شوند، سیاستمداران هم به خاطر انتخاب شدن اخیرشان تعریف و تمجید می شوند. آخرین کتاب یک نویسنده، دستاویزی است که مردم درباره اش با او حرف بزنند. بنابراین وقتی با هنرمندان، سیاستمداران و اشخاصی مانند آنها حرف میزنید، سعی کنید به کارهای اخیری که کرده اند اشاره کنید. اگر به وودی آلن بگویید از فیلمی که او در سال ۱۹۸۰ تهیه کرد خوشتان می آید، حرفتان آنقدرها به دل او خوش نمی نشیند. ممکن است او بپرسد: «درباره اینهمه فیلمهای جدید که بازی کردم چه می گویید؟» تا حد امکان از حوادث و دستاوردهای اخیر آنها سؤال کنید.
آدمهای مشهور آب دهانشان راه نمی افتد
وقتی با آدمهای مشهور و سرشناس حرف می زنید، از آثارشان تعریف نکنید. صرفا به این اشاره کنید که از کارشان چقدر لذت برده اید. اگر به یکی از دستاوردهای بزرگ آنها اشاره می کنید، دقت کنید که این دستاورد مربوط به زمانهای اخیر باشد. به خاطرهای مربوط به گذشته ها کاری نداشته باشید. اگر شخص مورد نظر در کنار کسی حضور دارد، سعی کنید پای او را هم به صحبت باز کنید.
سری مقالات چطور با هر شخصی صحبت کنیم را دنبال کنید
انشاءالله بدردم بخوره با خواننده محبوبم آقای امیر مقاره صحبت کنم.
البته انقدر دورش شلوغ میشه وقت لبخند زدن نداری?
انشاءالله بتونم با آقای امیر مقاره صحبت کنم ولی وقتی دورش شلوغه چجوری آخه??
امیدوارم بتونم یه روز حامد اهنگی و مجید واشقانی رو ببینم و اینارو بهشون بگم