پیوستن به یک گروه اشتباه
من با گفتن اینکه به یک گروه اشتباه ملحق نشوید، نمی خواهم درباره ی از بین رفتن اعتماد در گروه صحبت کنم، بلکه قصد دارم طرز فکر درست را ترویج کنم. پس اجازه بدهید بیشتر توضیح دهم.
من با سفر به سرتاسر کشور، جهت کار با شرکت های مختلف، یاد گرفته ام که چگونه یک سری علائم خطر را تشخیص دهم. کلمات و عبارات مشخص، به من نشان می دهد که چگونه یک مدیر در معرض خطر است. من توجه بسیاری به چگونگی استفاده از ضمیرها می نمایم، زیرا وقتی درباره ی هر یک از قسمت های سازمان صحبت می کنیم، تنها باید از یک ضمیر استفاده کرد و آن هم ضمیر ماست.
مدیریت یکی از سازمان های بزرگ، تقاضای یک بررسی جامع از میزان کارایی کارمندان خود کرده بود. من، رئیس شرکت و تعدادی از سرپرست های مهم، با مدیران اجرایی دیداری داشتیم. همه ی آنها با توجه به تغییر های اخیر از بی ثباتی نیروی کار ابراز نگرانی می کردند و می خواستند بدانند، باید روی چه موضوعی و کجا تمرکز کرد و چگونه روند پیشرفت کارمندان را بررسی نمود.
ما بعد از ساعت ها کار سخت، سیستمی طرح کردیم که جریان کار و فعالیت های پر سود را دنبال کند. هر کس که جلسه را ترک می کرد، عقیده داشت که سیستم جدید می تواند این کارایی را داشته باشد.
برگه های گزارش کار، خیلی سریع کپی شد و مدیران تصمیم گرفتند با کارمندان خود دیداری داشته باشند. من خود به چشم دیدم که یکی از مدیران بی خبر از حضور من، جریان این بررسی را با کارمندان در میان گذاشت. او ورق ها را بالا گرفت و گفت: “من اکنون از یکی از جلسات مدیران در مرکز شهر بازگشته ام. نمی دانم آنها چگونه انتظار دارند همه ی کارهای مان را انجام دهیم، در حالیکه مجبور هستیم تمام وقت مان را در این نشست ها بگذرانیم. به هر حال این ورقه ها را تا فردا پر کنید و روی میز من بگذارید.”
پس فهمیدم که شرکت از بیماری استفاده از ضمیر نامناسب رنج می برد. اینکه مدیران حاملان اصلی این ماده ی مرگ آور هستند.
اگر شما از خود و یا از مدیران خود ضمیر “آنها” بشنوید، باید علایم هشدار دهنده، شروع به چشمک زدن کند. “آنها” چه افرادی هستند؟ البته که “آنها” باید درون سازمان باشند. اما اگر اشخاصی به نام “آنها” در سازمان وجود داشته باشند، باید حتما زیردستان شما باشند.
وقتی یک مدیر، رئیس ارشد خود را با ضمیر “آنها” می خواند، خود را از لحاظ فکری مدیر نمی داند، همچنین حتی خود را در میان گروه مدیریت نمی بیند. بنابراین بین این کارمندان و سایر اعضای تشکیلات یک خط مرزی می کشد. او در برابر گروه مدیران، احساس عجز می کند و مهم تر از همه در برابر کارمندانش، عاجز است و همه ی آنها قربانی بیماری ضمیر نامناسب او می شوند.
(منبع: ۱۳ اشتباه مهلک مدیران، رابرت مارویل)
ادامه ی مقالات راهکارهای مدیریتی را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید