فراموش کردن اهمیت سود
پیش از این من بیان کردم که مدیریت یک هدف اصلی دارد و آن ایجاد شرایط برای ارتقاء کار است. البته هدف این است، اما به چه طریقی؟ داستان زیر جواب سوال را می دهد.
یک روز رئیس یک شرکت در رستورانی، واقع در مرکز شهر، ناهار می خورد. وسط ناهار بود که صدای آشنای ۴ نفر را از اتاقک کناری شنید. بحث آنقدر شدید بود که او نمی توانست استراق سمع نکند. او می شنید که هر یک از مدیران با غرور درباره ی قسمت خود داد سخن می دادند.
مهندس ارشد بخش تولید می گفت: “بحثی نیست، بخشی که مهم ترین کمک را به موقعیت یک شرکت می کند، بخش تولید است. اگر شما در شرکت خود تولید خالص نداشته باشید، پس هیچ دست آوردی نخواهید داشت.”
ناگهان مدیر بخش فروش، وسط حرف او پرید و گفت: “اشتباه است! بهترین تولید دنیا بی فایده است، مگر اینکه برای فروش آن، بخش فروش و بازاریابی نهایت سعی خود را بکند.”
معاون سازمان که مسئول روابط عمومی و همگانی بود بود، نظر دیگری داشت و می گفت: “اگر شما درون و بیرون شرکت تصویر خوبی نداشته باشید، شکست حتمی است. هیچ کس محصول شرکتی را که مورد اطمینان نیست نمی خرد.”
دیگر معاون رئیس که مسئولیت روابط انسانی سازمان را به عهده داشت، در واکنش به او گفت: “ما همه می دانیم که قدرت یک شرکت بر پایه ی افراد آن شرکت است. یک شرکت با افرادی که شخصا دارای انگیزه ی قوی منفی هستند، به بن بست می رسد.”
هر یک از چهار مرد بلند پرواز در زمینه ی مورد علاقه ی خود بحث می کردند. بحث ادامه یافت تا اینکه رئیس ناهار خود را تمام کرد. او هنگام بیرون رفتن از رستوران کنار اتاق آنها ایستاد و گفت: “آقایان محترم، من ناخودآگاه به صحبت های شما گوش کردم و از افتخاری که هر یک از شما در قسمت خود بدست آورده اید، لذت بردم، اما باید بگویم که تجربه به من نشان داده است، همه ی شما اشتباه می کنید.
هیچ بخشی از یک شرکت به تنهایی مسئول موفقیت آن نیست. اگر شما به عمق مسئله فکر کنید، در می یابید که مدیریت یک شرکت موفق درست مثل شعبده بازی است که سعی می کند ۵ توپ را در هوا نگاه دارد. چهار عدد از این توپ ها سفید هستند که روی یکی از آنها نوشته شده فروش، روی دیگری تولید، روی توپ دیگر نوشته شده روابط عمومی و روی توپ چهارم نوشته شده، مردم.
علاوه بر این چهار توپ سفید، یک توپ قرمز هم وجود دارد، روی این توپ قرمز نوشته شده است، سود. همیشه شعبده باز باید به خاطر داشته باشد که هرچه اتفاق بیفتد نباید توپ قرمز را روی زمین بیندازد.”
حق با او بود. یک شرکت با بهترین میزان تولید، عالی ترین وجه بین مردم، داشتن افراد بسیار متعهد و پشتیبانی مالی بسیار بالا، بدون سود به زودی دچار مشکل می شود. مشکلی که به سرعت ۵۰۰ شرکت موفق را به یک خاطره تبدیل می کند.
(منبع: ۱۳ اشتباه مهلک مدیران، رابرت مارویل)
ادامه ی مقالات راهکارهای مدیریتی را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید