شناخت افراد کنترل گر : دروغ گو ها
او دروغگو، متقلب و شیاد است اما این کار را آن قدر با اعتماد به نفس و طبیعی انجام می دهد که باور آن سخت است. او قادر است تناقض گویی کند یا حرفی را که چند دقیقه قبل زده است انکار کند. او همچنین مهارتی نادر در بدگویی پشت سر دیگران دارد.
رئیس بیمارستان برای متهم کردن رئیس بخشی که در رقابت با او برایش تحمل ناپذیر بوده، حتی در داخل انجمن اداری ، می گفت که این شخص مرتکب تعداد بی شماری اشتباهات حرفه ای شده، بدون آن که حتی یکی از این اشتباهات را برای اثبات حرف ذکر کند.
همه آن قدر بدرفتاری او را حس کرده بودند که هیچ کس جرات نکرد از او بخواهد دلایلش را ذکر کند. ترسی که حاکم بود به این علت بود که هر کس فقط به حفاظت از خودش فکر می کرد و هیچ کس جرات نمی کرد او را به چالش بکشد یا خلاف او سخن بگوید.
حتی هنگام بازی هم رمی از باختن متنفر بود و هر بار که چنین اتفاقی می افتاد او زنش را به بد بازی کردن متهم می کرد و اشتباهات او را بر حسب توالی با بدجنسی تمام یادآوری می کرد. حتی و مخصوصا اگر سرچشمه اصلی اشتباه خود او بود.
کنترل کننده ای دیگر وقتی برنده می شد، آن بازی را فعالیتی هوشمندانه توصیف می کرد و وقتی بازنده می شد آن را وقت تلف کردن می دانست.
یا پدری که وقتی می باخت آن قدر بداخلاق می شد که بچه هایش برای این که او برنده شود تقلب می کردند.
برای کنترل کننده پیروی از مقرراتی که خودش به دیگران تحمیل می کند مشکل است. در مقام رئیس به همکارانش اجرای فرآیند هایی را تحمیل می کند که خودش اجرا نمی کند . بدتر آن که برخی از کنترل کننده ها از قدرتشان برای اهداف بدخواهانه استفاده می کنند. مانند بعضی از کشیش ها ، آموزگاران یا مربیانی که به آزار کودکان محکوم می شوند ، آن ها کنترل کننده های واقعی هستند.
منبع: بازیچه ی دست دیگران نباشید (ژاک ریکارد)
سری مقالات بازیچه دست دیگران نباشید را دنبال کنید
دیدگاهتان را بنویسید