دست از غر زدن بردارید
اجرای این روش به خصوص با افرادی همخوانی دارد که با یکدیگر زندگی می کنند. بین دو تن که خارج از خانه کار می کنند یا در منزل هستند یا به هر حال شب هنگام دور هم جمع می شوند و زمان و انرژی زیادی را صرف مبادله ی شکایت می کنند، این مشکل امری متداول است.
منظورم این است که بخش عمده ای از مراودات حول مسائل بد و ناگوار می چرخد که در طی روز رخ داده است؛ مباحثی مثل روز مشکل و خسته کننده ای که گذرانده اید، وفور توقعات جامعه و افراد از شما، مسائل آزاردهنده ای که ناچار هستید با آن رو به رو شوید، ناراحتی ها، تجربیات تلخ، لحظه های مشکل، بچه هایی که تقاضای فراوان دارند، روسای ناآگاه و غیره. گویا می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که همسر یا شرکای زندگی ما سخت تر بودن زندگی ما را درک می کنند.
می توانم دلایل فراوانی بر اشتباه بودن این عادت ارائه کنم. اول اینکه، اکثرا ما وقت با ارزش محدودی برای سپری کردن با اشخاص مورد علاقه ی خود داریم. اگر روزی سخت داشتیم دلیلی ندارد آن را هنگام شب مجدد مطرح کنیم. فکر و بحث کردن درباره ی وقایع منفی روز، مرور آن تجربه به حساب می آید که ما را تحت فشار عاطفی فراوان قرار می دهد.
دو اینکه، با توجه به قسمت های منفی روز، خُلق تنگ خود را تایید می کنید. به عبارت دیگر، فشارها و مشکلات زندگی روزانه به یاد شما می آید و بدین ترتیب جدی، دلگیر، خشک و عصبانی بودن را موجه می دانید.
کاهش صرف انرژی برای بیان شکایت ها، به سرعت حس بهتری را در رابطه با زندگی در شما ایجاد می کند. این بدان معنا نیست که مسائل بسیار سخت و جدی ندارید، در واقع همه چنین مسائلی را داریم و فقط با ابراز هم دردی با دیگران در مورد مشکل بودن زندگی، بهای بی ارزش زیادی را می پردازیم.
به محض آنکه از این روش دست بردارید، به یاد بخش های بهتر زندگی خواهید افتاد. به یاد آوردن جنبه های محبت آمیز و مهربان زندگی، آن مسائلی که خوب پیش رفته اند و قسمت هایی از زندگی که به آنها مغرور هستید و عامل پرورش شما هستند، آسان تر می شود.
همچنین متوجه می شوید هنگامی که توجه خود را بر جنبه های مثبت روز متمرکز می کنید، همسران و سایرین نیز از این روش پیروی می کنند. اکثر افراد هنگامی که این عادت متداول را حذف می کنند، پی می برند که تمرکز بر جنبه های مثبت بسیار جالب تر و لذت بخش تر است و درهای جدیدی در روابط آنها گشوده و علائق جدیدی مطرح می شوند.
درک کنید که من نمی گویم در میان گذاردن آنچه بر ما گذشته است، حتی اگر بدترین اتفاقات باشد، با افراد مورد علاقه تمان هرگز خوب و مفید نیست. احتمالا مواردی بوده است که احتیاج به این کار داشتید. در اجرای این سیاست، استثنائاتی هم وجود دارد. من می گویم از این رسم بد دست بردارید.
به حای آنکه هر شب بعنوان امری دائمی شکایت مبادله شود، سعی کنید ترتیبی دهید تا به ندرت مطرح شود. بدیهی است که تمایل دارید در مورد احساسات واقعی خود صادق باشید؛ اما اگر بعضی صحبت های منفی را نشنیده بگیرید به نتایجی مثبت دست خواهید یافت.
پیش از آنکه صحبتی هم بکنید، بهتر است از خود سوال کنید “هدف از این سخن ها چیست؟” یا “آیا بیان این اطلاعات اوقاتی خوش را برای ما فراهم می کند یا روحیه ی ما را پایین خواهد آورد؟”، “آیا ما را به هم نزدیک تر و صمیمی تر می کند؟” یا “یادآور یکی از سختی های زندگی است؟”
همه می دانیم که زندگی می تواند بی اندازه سخت و خسته کننده شود و بیشتر ما عادت کرده ایم که هر روز با مشکلات رو به رو شویم. سوال هایی از این قبیل “آیا بیان همه ی جزئیات تیره کاری خوب است و ارزش دارد؟” و علیرغم این واقعیت که گاهی من هم به اندازه ی دیگران به انجام این رسم بد می پردازم، دریافته ام که اکثر اوقات، منفی بافی، ضد خلاقیت و مزاحمتی برای سپری کردن بعد از ظهری پر آرامش است.
من از شما می خواهم این پیشنهاد را امتحان کنید. دفعه ی آینده که حس کردید می خواهید در مورد وحشتناک و پر فشار بودن روز خود اطلاعاتی مبادله کنید، سعی کنید سکوت کنید. مطمئن باشید انجام این کار را امری حقیقتا شفابخش خواهید یافت.
(منبع: از کاه کوه نسازید، دکتر ریچارد کارلسون)
ادامه ی مقالات خانواده ی موفق را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید