بهانه بی بهانه : رابطه انضباط فردی و امور مالی
پس از مطالعه زندگینامه مردان بزرگ به این نکته پی بردم که اولین نبردی که در آن پیروز شدند نبرد علیه خودشان بود. همه آنها از انضباط فردی برخوردار بودند.» “هری اس ترومن”
براساس آمار اداره بیمه از میان هر صد نفری که در سن بیست و یک سالگی کار کردن را شروع می کنند تا سن شصت و پنج سالگی یکی از آنها ثروتمند می شود، چهار نفر از نظر مالی مستقل می شوند، پانزده نفرشان مقداری پول برای خودشان کنار می گذارند و هشتاد نفر باقی مانده یا همچنان در حال کار کردن هستند یا ورشکست شده اند یا اینکه به حقوق بازنشستگی شان وابسته هستند یا مرده اند.
اکثر افرادی که میان دهه ۱۹۴۰ تا دهه ۱۹۶۰ در آمریکا به دنیا آمده اند می خواهند تا دهه هفتاد سالگی نیز کار کنند. چرا؟ به این دلیل که پول کافی کنار نگذاشته اند که بتوانند دست از کار کردن بکشند.
“اصلی ترین دلیل مشکلات مالی در زندگی، نبود انضباط فردی، تسلط بر خود و کنترل خود است.”
یعنی عدم برخورداری از تواناییِ به تاخیر انداختن زمان برآورده کردن آرزوها در کوتاه مدت است. دلیل این مسئله تمایل مردم به خرج کردن هر پولی که در می آورند و کمی بیشتر است که معمولا توسط وام ها و بدهی های اعتباری تکمیل می شود. امروزه میزان پس انداز در آمریکا کمتر از مقداری است که بتوان با آن به استقلال مالی رسید. یک خانواده معمولی در آمریکا پس از یک عمر کار کردن چیزی حدود هشت هزار دلار پس انداز دارد. مردم طوری به خرج کردن و قرض گرفتن ادامه می دهند که انگار هیچ فردایی وجود ندارد.
خوشوقتانه ما در مرفه ترین دوره تاریخ بشر زندگی می کنیم. امروزه فرصت های بیشتری از راه های متفاوت بیشتری برای تعداد بیشتری از مردم وجود دارد که از طریق آنها بتوانند به ثروت و رفاه دست پیدا کنند. در هیچ زمانی به اندازه الان امکان رسیدن به استقلال مالی برای شما وجود نداشته است. اما باید با خودتان عهد ببندید که این کار را انجام بدهید و سپس باید تعهد خود را دنبال کرده و آن را به اجرا در بیاورید.
دلایل شکست مالی
دلیل اصلی مشکلات مالی اکثر بزرگسالان، پایین بودن درآمدشان نیست. توماس استنلی و ویلیام دانکو در کتاب مشترک خود که «میلیونر همسایه» نام دارد نشان می دهند دو خانواده که در یک خیابان زندگی می کنند و خانه های یک اندازه ای دارند و شغل های یکسانی دارند می توانند موقعیت های مالی کاملا متفاوتی داشته باشند.
تا سن ۴۵ یا ۵۰ سالگی زن و شوهری که در یکی از این خانه ها زندگی می کنند به استقلال مالی می رسند ولی زوج همسایه عمیقا در بدهی فرو می روند و برای بازپرداخت وام های خود مشکل دارند. علت این مسئله مقدار پولی که این دو در می آورند نیست. علت نبود انضباط فردی و ناتوانی در به تاخیر انداختن زمان برآورده کردن آرزوها است. چرا این ضعف شخصیتی تا این حد در میان بزرگسالان جامعه امروز رایج است؟ این مسئله به دوران کودکی آنها باز می گردد.
وقتی بچه بودید و پولی دریافت می کردید (چه این پول تو جیبی تان بوده و چه هدیه ای از طرف یک دوست یا افراد فامیل) اولین کاری که به آن فکر می کردید خرج کردن آن پول برای خرید شیرینی بود. شیرینی شیرین است. شیرینی خوشمزه است. شیرینی دهانتان را با یک طعم عالی و شیرین پر می کند. وقتی بچه بودید شیرینی را دوست داشتید. و احتمالا به ندرت پیش می آمد که از آن خسته شوید. بسیاری از کودکان به این دلیل که شیرینی طعم خوبی دارد آن قدر از آن می خورند که از نظر جسمی بیمار می شوند.
همچنان که سن تان بالاتر می رود چیزی را در خودتان پرورش می دهید که روانشناسان آن را «پاسخ شرطی» به کسب پول از هر منبعی می نامند. شما مانند سگ های پاولف وقتی پولی دریافت می کنید از نظر ذهنی برای خرج کردن آن پول به منظور خرید چیزی که خوشحال تان می کند بذاق تان ترشح می شود. حداقل به صورت موقت این طور است.
منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید