در ادامه ی مبحث فلسفه ی تحلیل رفتار متقابل که در مقاله ی گذشته به آن پرداختیم، در این مقاله فرضیه های آن را به تفصیل توضیح می دهیم.
انسانها ذاتا خوب هستند
اساسی ترین نظریه تحلیل رفتار متقابل این است که انسانها ذاتا خوب هستند. این بدان معناست که من و تو هر دو ارزشمند، محترم، گرامی و گرانقدر هستیم. من خود را همانطور که هستم می پذیرم و تو را همانطور که هستی می پذیرم. این حالت از نهاد انسان بر می خیزد تا این که به رفتار مربوط شود.
گاهی ممکن است آنچه را که تو انجام میدهی نه دوست داشته باشم و نه قبول داشته باشم ولی همیشه هر چه هستی تو را می پذیرم. نهاد تو به عنوان یک انسان در نظر من گرانقدر است هر چند که رفتار تو ممکن است چنین نباشد.
از نظر ارزش انسانی ما هر دو در یک سطح قرار داریم و هیچ کدام بالاتر نیستیم. این یک واقعیت است حتی اگر کنش متفاوتی داشته باشیم و یا دارای نژاد، مذهب و سن متفاوتی باشیم.
همه توانایی فکر کردن دارند.
همه، به جز آنهایی که ضایعات مغزی شدید دارند قادر به فکر کردن هستند. بنابراین هر یک از ما مسئولیم که مشخص کنیم از زندگی چه می خواهیم. نهایتا هر فردی با پیامد تصمیمات خود زندگی می کند.
الگوهای تصمیم گیری
من و تو هر دو خوب هستیم ولی ممکن است گاهی اوقات درگیر رفتارهای غیر خوب یکدیگر شویم، در این صورت ما از همان تصمیمات دوران کودکی خود پیروی کرده ایم. اینها بهترین روشی بودند که ما به عنوان کودکان نوپا می توانستیم با کمک آنها خود را زنده نگهداریم و آنچه را که می خواستیم از دنیایی که در نظرمان خشن و بی رحم به نظر می آمد، بگیریم.
گاهی، به عنوان افراد بزرگسال ممکن است از این الگوها استفاده کنیم، هر چند که نتایج بی ثمر و دردناکی در پی داشته باشد. حتی زمانی که ما کودکان نوپایی بودیم، والدین ما قادر نبودند ما را به روش خاص خود تربیت کنند. آنها یقینا فشارهای زیادی بر ما وارد آورده اند. ولی این ما بودیم که تصمیم گرفتیم با این فشارها کنار بیاییم، علیه آنها طغیان کنیم و یا آنها را نادیده بگیریم.
این مسئله در مورد ما بزرگسالان نیز صادق است. دیگران و یا محیط اطرافمان نمی توانند ما را وادار کنند که به شکل خاصی فکر و یا احساس کنیم. دیگران و با شرایط محیطی ممکن است فشارهای زیادی بر ما وارد کنند، ولی همیشه براساس تصمیمات خودمان با آنها روبرو می شویم. ما مسئول احساسها و رفتارهای خودمان هستیم.
هر زمان که تصمیمی بگیریم می توانیم بعدها آن را تغییر دهیم. این مسئله در مورد تصمیمهای اولیه ای که درباره خود و دنیای اطرافمان گرفته ایم نیز صادق است. اگر بعضی از تصمیمات دوران کودکی ما نتایج دردناک و ناراحتی برای ما به عنوان افراد بزرگسال به بار آورد، می توانیم تصمیمات را ردیابی کرده و آنها را با تصمیمات جدید و مناسبی جایگزین کنیم.
بنابراین ما می توانیم تغییر کنیم. ما تغییر را صرفا براساس بینش نسبت به الگوهای رفتاری قدیمی خودمان بدست نمی آوریم، بلکه با تصمیم گیری فعالانه برای تغییر این الگوها به کسب آن نائل می شویم. تغییرات ما می تواند واقعی و پا برجا باشد.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید