سازماندهی زمان در تحلیل رفتار متقابل
هرگاه انسانها به شکل دو نفری یا گروهی در کنار هم قرار میگیرند، به شش روش متفاوت می توانند این اوقات را با یکدیگر بگذرانند. اریک برن این شش روش سازماندهی زمان را به شرح زیر تقسیم بندی نموده است.
انزوا
مراسم و مناسک
وقت گذرانی
فعالیتها
بازیهای روانی
صمیمیت
اریک برن بر این باور است که این روشها عطش به سازماندهی را برآورده می کنند. وقتی که افراد در وضعیتی قرار می گیرند که برای اوقات آنها هیچ سازماندهی وجود ندارد، اولین چیزی که ممکن است انجام دهند، ایجاد سازماندهی به روش خودشان است. رابینسون کروزو وقتی که به جزیره متروکه خود رسید زمان خود را با کشف دنیای اطراف و بنای کلبه ای محقر سازماندهی کرد. افرادی که به زندان انفرادی محکوم شده اند برای خود تقویم می سازند و برنامه روزانه تهیه می کنند.
اگر تا بحال در تمرینات پویایی گروه شرکت کرده باشید و زمان گروه کاملا سازمان نیافته بود، می دانید که این وضعیت چقدر برایتان آزاردهنده بوده است. به عنوان مثال افراد ممکن است بپرسند «پس ما آمدیم اینجا چکار کنیم؟» سرانجام هر کدام از اعضای گروه این مسئله را با یکی از شش روش سازماندهی زمان حل می کنند.
همچنانکه به این شش روش توجه می کنیم، می توانیم هریک از روشها را با آنچه که از حالات نفسانی و نوازش میدانیم مربوط سازیم. اگر فهرست این شش روش فوق را در نظر بگیریم، همچنانکه از بالا یعنی از انزوا به صمیمیت می رسیم، میزان نوازشها افزایش می یابد.
در مطالبی که در مورد تحلیل رفتار تحلیل نگاشته شده است در بسیاری از موارد متوجه شده اند که میزان ریسک و خطرهای روانی، همچنانکه از بالا به پایین فهرست می آییم، افزایش می یابد و یقینا غیرقابل پیش بینی بودن نوازش نیز افزایش می یابد. در مورد این که آیا پذیرفته خواهیم شد و یا طرد خواهیم شد، میزان قابل پیش بینی بودن آن کمتر میشود. از نقطه نظر «کودک درون» این غیر قابل پیش بینی بودن را به عنوان خطری برای خود می انگاریم، مادامی که ما کودک بودیم به والدین خود وابسته بودیم به این دلیل که احساس خوب بودن را از طریق نوازشهای آنان می گرفتیم و نیز حالت طردشدگی را تهدیدی برای بقای خود می دانستیم.
برای ما به عنوان افراد بزرگسال، این نوع خطرات در هیچ یک از روشهای سازماندهی زمان وجود ندارد. هیچکس نمی تواند ما را مجبور به داشتن احساس خاصی بکند. اگر شخص مقابل انتخاب کند که با من رفتار طردکننده ای داشته باشد، می توانم دلیل آن را بپرسم و از آن شخص بخواهم رفتارش را عوض کند و اگر این کار را نکرد، می توانم رابطه ام را با او قطع کنم و رابطه دیگری را بیابم که در آن پذیرفته شوم.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید