مدیریت دموکراتیک
ما اغلب می شنویم که امروزه همگان از این شیوه به نیکی یاد می کنند. البته این نوع مدیریت بدین معنا نیست که هر کسی اجازه ی اظهار نظر و رای در آن روش را دارد.
ضمنا وقتی هم ما اجازه می دهیم، کارمندان ابراز عقیده کنند یا وقتی اجازه می دهیم که آنها تصمیم های مدیریتی بگیرند، بدین معنا نیست که مدیریت دموکراتیک را اعمال می کنیم. ما با این روش فقط سلب مسئولیت کرده و به هیچ وجه کار مدیریتی انجام نمی دهیم.
روش رای گیری اغلب اوقات در شرکت های کوچکی رخ می دهد که در آن فرد مسئول، از قبول مدیریت سر باز می زند. اگر شخصی دموکراسی را به قدرت رای مربوط کند، من فکر می کنم باید واژه ی دیگری به جای دموکراتیک، در نظر بگیریم. مدیریت دموکراتیک در واقع به معنای ایجاد امکان برای عموم، جهت شرکت در روند تصمیم گیری است.
بسیاری از مزایای این شیوه ی مدیریتی، ایجاد فرصت برای همگان جهت شرکت در روند تصمیم گیری است. این مسئله به مدیر امکان می دهد که به حوادث از دیدگاه های مختلف نگاه کند، نه فقط از نقطه نظر شخصی. مدیران باید جهت فراهم کردن چنین مشارکتی، جدی گوش های خود را برای شنیدن تصمیم های بهتر تیز کنند.
وقتی موسسه ای به کارمندان خود فرصت می دهد تا در روند تصمیم گیری شرکت کنند، آنها احساس می کنند به راستی به آن تشکیلات کمک می نمایند و درمی یابند که برای مدیر مهم هستند. پس وقتی چنین توجهی می بینند، پاسخ فوق العاده ای خواهند داد.
حتی بعضی از این افراد در واقع جانشان را برای شرکت می دهند، اما استثناهایی نیز وجود دارد، مثل فردی که اگر امروز نظرش را بخواهید، فردا در دفترتان خواهد بود و وقتی به دفتر رسیدید، می بینید که پاهایش را روی میزتان گذاشته و پشت آن نشسته است.
یک شیوه، همیشه موثر نیست. بنابراین ما نباید مدیریت تک به تک را یک حرکت تجملی، یک ژست لوس و یک هوس باب روز، در علم مدیریت بدانیم. بلکه این نوع مدیریت فقط روشی است که اکثر کارفرماها از زمان ظهور کارهای آزاد، آن را بکار گرفته اند.
تفاوت بزرگی در این حقیقت است که ما به این سو آن سو رفته ایم، تا برای هر شیوه یک نام انتخاب کنیم و به آنها القا نماییم که چرا و چه وقت باید بهترین عمل را انجام داد.
(منبع: ۱۳ اشتباه مهلک مدیران، رابرت مارویل)
ادامه ی مقالات راهکارهای مدیریتی را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید