سوال بزرگ
یکی از مهم ترین سوالات در هدف گذاری این است: می خواهم با زندگی ام چه کار کنم؟ اگر بتوانید در زندگی آن کسی که می خواهید بشوید، یا آن کاری را که می خواهید بکنید، آن کار کدام است؟ به خاطر داشته باشید نمی توانید به هدفی که آن را نمی بینید، برسید.
باید در ماه ها و سال هایی که پیش روی خود دارید این سوال را بارها و بارها از خود بپرسید. برای مشخص ساختن هدف های واقعی خود، باید با پنداره ها، ارزش ها و ایده آل های تان شروع کنید. در شروع اینها بیشتر به رویاهایی شباهت دارند که با واقعیت نمی خوانند، اما حالا وظیفه ی شما این است که هدف های تان را مشخص سازید. انگار که خانه ی رویایی خود را بر کاغذ می کشید.
نگرانی های اصلی خود را مشخص کنید
در حال حاضر سه نگرانی عمده و اصلی شما در زندگی کدام است؟ نگران چه هستید؟ مشغله ی ذهنی شما در زندگی روزانه کدام است؟ چه عاملی شما را ناراحت می کند؟ چه عاملی خوشبختی را از شما دریغ می کند؟ و به قول یکی از دوستانم: “کجایتان نارحت است؟”
پس از آنکه مسائل و نگرانی های اصلی خود را شناسایی کردید، از خود بپرسید:
- راه حل های ایده آل برای هر یک از این مسائل کدام است؟
- چگونه می توانم این مسائل و نگرانی ها را بلافاصله از بین ببرم؟
- سریع ترین راه حل و فصل این مسائل کدام است؟
ابزاری مهم برای اندیشیدن
در سال ۱۱۴۲، ویلیام اوکهام، یکی از فیلسوفان انگلیسی، روشی برای حل مساله پیشنهاد کرد که بعدا به نام “تیغ اوکهام” شهرت یافت. این طرز اندیشه طی سال های گذشته از محبوبیت خاصی برخوردار شده است. اوکهام گفت: “ساده ترین و مستقیم ترین راه حل ها که قدم های خلاصه تری داشته باشد، اغلب بهترین راه حل مساله است.”
اغلب مردم به اشتباه هدف ها و مسائل شان را بیش از اندازه دشوار می کنند. اما مسئله هر چه دشوارتر شود، احتمالا حل و فصل کردن آن دشوارتر می گردد. و برای دستیابی به نتایج به زمان طولانی تری احتیاج پیدا می کنید. هدف شما باید این باشد که هدف تان را ساده کنید و در کوتاه ترین زمان ممکن به سر وقت هدف بروید.
(منبع: هدف، برایان تریسی)
ادامه ی مقالات هدف را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید