محتوای یک سایت یا یک وبلاگ در قالب های مختلفی مانند تصاویر و گرافیک یا نوشته ها آماده می شود، اما هنوز هم تولید محتوای متنی و تولید محتوای ویدیویی بیشترین درخواست را در بازار به خود اختصاص داده اند. اگرچه هنوز هم تصاویر و گرافیک ها بیشترین جذابیت را برای کاربران دارند، اما تجربه نشان داده که محتوای متنی هم برای یک وب سایت و یک وبلاگ ضروری است.
حالا به عنوان یک موسسه فعال در حوزه دیجیتال مارکتینگ به مقایسه تولید محتوای متنی با تولید محتوای ویدیویی خواهیم پرداخت تا ببینیم که کدام گزینه می تواند بهتر باشد.
مقایسه تولید محتوای متنی با تولید محتوای ویدیویی از نگاه کاربران
روانشناسی رفتار کاربران در حوزه اینترنت نشان می دهد که جذابیت برای آنها بیشتر از هر چیزی در اولویت است. بنابراین می توان گفت که تولید محتوای ویدیویی برای کاربران جذابیت بیشتری دارد و ترجیح می دهند که بلوک های محتوایی را برای رسیدن به یک هدف خاص مطالعه نکنند. این میتواند ریشه در مسائلی مانند آموزش در دوره مدرسه یا دانشگاه داشته باشد که بیشتر آموزشهای آنها متنی هستند.
البته وبسایتها برای جذابیت در تولید محتوای متنی میتوانند از تصاویر مانند عکس و اینفوگرافیک بهره ببرند و ضعف در محتوای خود را پوشش دهند. اما به طور کلی علاقه کاربران به محتوایی ویدیویی بیشتر است و ترجیح می دهند که برای چند دقیقه یک کلیپ کوتاه را ببینند و از آموزش آن استفاده کنند. این موضوع زمانی که بحث راهنمای استفاده از یک ابزار خاص یا یک نرمافزار خاص باشد بیشتر خودنمایی می کند.
مقایسه بر مبنای هزینه ها
وقتی که اسم تولید محتوای با کیفیت برای یک وبسایت مطرح میشود، مطمئناً باید انتظار تعرفه بالایی هم برای محتوا داشته باشیم. اما در کنار آن باید به این نکته هم توجه داشته باشید که تولید محتوای ویدیویی بسیار گرانتر از تولید محتوای متنی است. این تفاوت قیمتی هم در بحث استفاده از تخصص های فنی برای آماده سازی ویدیو ها و هم در بحث زمان بر بودن تولید ویدیو تاثیر گذار است و کار تولید آن را پیچیده تر کرده است.
به همین دلیل در اکثر وب سایت ها و وبلاگ های بزرگ استفاده از محتوای ویدیویی در اولویت است و سعی میکنند که از این طریق کاربر بیشتری را جذب کنند. در طرف مقابل وب سایت های کوچک تر بیشتر از تولید محتوای متنی استقبال میکنند و حتی میبینیم که برخی از شرکتهای بزرگ به صورت ترکیبی از محتوای متنی و تصویری استفاده می کنند تا از این طریق در بخش هزینه های خود تعادل داشته باشند.
مقایسه بر مبنای زمانبر بودن
در برخی حوزهها حجم محتوای بیشتر به معنی بالا بردن رتبه سایت در موتورهای جستجو و درآمد بیشتر است. این موضوع به طور خاص در مورد وبلاگ ها که وارد حوزههای رقابتی شده اند و همچنین شرکتهایی که در بحث سئو فعالیت میکنند خودنمایی میکند. بنابراین طبیعی است که این شرکتها و وبسایتهای آنها به محتوای سریع تر و با حجم بیشتری نیاز دارند و آن را ترجیح میدهند.
کسانی که تجربه بالایی دارند می دانند که تولید محتوای ویدیویی بسیار زمانبر است و باید از قبل استراتژی و محتوای آن آماده شده باشد. این در حالی است که برای تولید محتوای متنی در ابتدا باید چند منبع مختلف مطالعه شود و بر مبنای آن یک مقاله یا محتوا نوشته شود. معمولاً برای نوشتن یک محتوای خوب و با کیفیت میتوان یک روز زمان صرف کرد، انواع محتوای ویدیویی در اغلب موارد بیشتر از یک هفته زمان میبرد و درگیریهای تخصصی خاص خود را دارد.
تولید محتوای ویدیویی یا تولید محتوای متنی از نگاه موتورهای جستجو
اگر چه عکس العمل موتور های جستجو و به طور خاص گوگل به شکلی بوده که هم محتوای متنی را پوشش داده و هم به تصاویر و ویدیو ها اهمیت می دهد، اما به نظر می رسد که هنوز هم محتوای متنی برای آنها در اولویت است. در حقیقت درک محتوای متنی برای خزنده موتورهای جستجو بسیار راحت تر بوده و با استفاده از الگوریتم های پیشرفته خود می تواند به خوبی با محتوا ارتباط برقرار کند و از متا تگ ها به عنوان پل ارتباطی خود استفاده کنند.
البته گوگل اعلام کرده که در سال ۲۰۲۰ اهمیت بیشتری به تصاویر و جستجوی تصاویر می دهد. با این وجود شرکت هایی که در بحث تولید محتوای ویدیویی سرمایهگذاری میکنند باید هنر استفاده از هشتگ ها را داشته باشند که به شناساندن محتوا به خزنده ها تاثیر گذار است. این موضوعی است که قبلاً در یک مطلب تحت عنوان تحقیقات درباره هشتگ به بررسی آن پرداختیم و شما هم میتوانید از این مطلب به خوبی برای تولید محتوای خود استفاده کنید.
مقایسه بر مبنای هزینه کاربران
یکی از مهمترین عواملی که وبسایتهای مختلف به سراغ تولید محتوای متنی میروند این است که کاربران از اتمام حجم اینترنت خود واهمه دارند و به همین دلیل از دانلود کردن یا دیدن اینترنتی فیلم ها خودداری می کنند. این موضوع به حدی اهمیت دارد که حتی وب سایت ها از گذاشتن تصاویر با کیفیت با حجم بالا خودداری میکنند و ترجیح میدهند که حجم صفحات آنها برای کاربران بسیار کمتر باشد.
یکی از تجربه های بد کاربران در استفاده از اینستاگرام به تمام شدن اینترنت بدون کنترل روی گذر زمان برمی گردد. در حقیقت تولید محتوای ویدیویی اگرچه به بحث جذابیت برای کاربران بر میگردد و موشن گرافیک ها هم نقش مهمی در این موفقیت دارند، اما عملاً کاربران علاقهای به دانلود این ویدیو ها از خود نشان نمیدهند. در تحقیقات صورت گرفته در این حوزه مشخص شده که علاقه کاربران به کلیپ های بلند تر از ۳ دقیقه بسیار کم است و ترجیح می دهند که کمتر از دو دقیقه باشد.
تاثیر محتوا روی سرعت سایت
در مطلب عامیانه ترین روش های بهبود رتبه سایت گفتیم که بهتر است حجم تصاویر استفاده شده در وبسایت شما به حدی کم باشد که سرعت بارگذاری سایت بالا برود. هر چه شما حجم بیشتری به سایت خود بدهید و از گرافیک های سنگین تر برای آن استفاده کنید مجبورید
که هزینه بیشتری برای هاست آن بپردازید تا از این طریق افت سرعت سایت خود را جبران کنید.
معمولا گرافیک ها و محتوای متنی حجم بالایی دارد و این باعث می شود که بارگذاری آنها در سرعت پایین اینترنت بسیار زمان بر بوده و به مرور زمان نرخ پرش سایت افزایش یابد. به همین دلیل معمولا وب سایت هایی که سرعت برای آنها در اولویت است ترجیح می دهند که از تولید محتوای متنی بهره ببرند و به سایت خود سرعت بیشتری بدهند. البته امکان استفاده از سرویس و خدمات برخی از سایت های اشتراکی مانند یوتیوب و آپارات وجود دارد که برای استفاده از آنها باید هزینه های دیگری را متحمل شد.
نیاز به استخدام نیروی متخصص
یکی از بزرگترین ظرف هایی که تولید محتوای ویدیویی نسبت به تولید محتوای متنی دارد به بحث استخدام نیروی متخصص بر می گردد. معمولاً شرکت ها و وبسایت ها برای محتوای متنی خود به سراغ فریلنسرها میروند و آنها را در یک دوره زمانی کوتاه به کار میبرند تا هزینه کمتری از لحاظ پرداخت حقبیمه و یا ارائه خدمات دیگر متحمل شوند. این در حالی است که استفاده از محتوای ویدیویی نیاز به طراحی و استراتژی دارد و به همین دلیل باید نیروی متخصص استخدام شود.
البته در چند سال اخیر و با پیشرفت اینترنت امکان آماده سازی محتوای ویدیویی از طریق فریلنسرها وجود دارد، اما معمولاً کسانی که در این زمینه تخصص دارند و قابلیت کار در سایر حوزهها را هم داشته و می توان از آنها برای اهداف دیگر هم استفاده کرد. در طرف مقابل تخصص تولید کنندههای محتوای متنی بسیار محدود است و بیشتر آنها به صورت غیر تخصصی فعالیت می کنند. این یعنی در درصد بالایی از گزینه ها امکان استفاده از آنها برای سایر فعالیتهای شرکت وجود ندارد و همان قالب فریلنسری برای آنها بهتر است.
حالا چه کار کنیم؟
عکس العمل شرکت ها و وب سایت ها در بکارگیری محتوای ویدیویی و محتوای متنی نسبت به حوزه فعالیت آنها متفاوت است. مثلاً اگر شما یک وب سایت فروش اینترنتی پرینتر و چاپگر را داشته باشید، در ساده ترین حالت ممکن باید راهنمای استفاده و راهنمای نصب محصولات خود را به کاربران نشان دهید تا از این طریق آنها را به سمت کسب و کار خود و در نهایت فروش محصول بکشانید.
اما در برخی موارد احتمال آن شما یک وبلاگ معمولی دارید و می خواهید از طریق تبلیغات و بنرهای تبلیغاتی به کسب درآمد بپردازید. در این جور مواقع گذاشتن محتوای متنی کفایت می کند و اتفاقاً از طرف موتورهای جستجو هم مورد استقبال قرار می گیرد. با در نظر گرفتن همه این موارد باید قبول کنیم که به کارگیری ترکیبی تولید محتوای ویدیویی و تولید محتوای متنی شانس موفقیت کسب و کار را افزایش می دهد و از طرف موتورهای جستجو و کاربران پذیرفته می شوید.
در انتها امیدواریم که با مطالعه این مطلب تصمیم درستی گرفته باشید و در قسمت نظرات هم در بحث ما شرکت کنید تا آنها را در اختیار سایر کاربران قرار دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید