بررسی تجربه تاریخ کارآفرینی و فعالیت در حوزه استارتاپها نشان میدهد که آمار شکست کارآفرینان بالاست و دلایل مختلفی برای این شکست وجود دارد. یکی از ویژگیهای جالب کارآفرین این است که در مقابل این شکستها سرخم نمیکند و با جدیت بیشتری به ادامه مسیر میپردازد. اما گروهی هم هستند که متاسفانه در مقابل این شکستها کم میآورند و ادامه مسیر برای آنها بسیار سخت و طاقت فرسا میشود.
با این وجود تجربه ثابت کرده که شکست کارآفرینان چندان تلخ هم نیست و میتوان به شکلهای مختلف به این نتیجه رسید که این شکست آنها را به مسیر موفقیت هدایت میکند. ما در اینجا ۸ دلیل آوردهایم که تلخی شکست یک کارآفرین را کمتر میکند.
شکست کارآفرینان یک روش عالی برای بهبود یادگیری آنهاست
توماس ادیسون بعد از هزار بار تلاش برای کشف برق، نمیگوید که ۹۹۹ بار شکست خورده، بلکه ادعا میکند که ۹۹۹ راه را میشناسد که هیچکدام به تولید برق منتج نمیشوند. در حقیقت این به دیدگاه افراد برمیگردد که نسبت به شکست کارآفرینان چه دیدی داشته باشد و نتیجه دیدگاه او به چه صورتی باشد.
کسانی که بیشتر شکست میخورند، بیشتر هم یاد میگیرند و بیشتر میآموزند که چه چیزی کار میکند و چه چیزی جواب نمیدهد. سرمایهگذارانی که در حوزه کارآفرینی سرمایهگذاری میکنند، باید چندین و چند بار کارآفرینان مختلف را امتحان کنند تا ببینند که کدام یک از آنها میتواند بهترین نتیجه را داشته باشد.
کارآفرین یاد میگیرد که چه چیزی کم است!
شکستها به مانند بندهای انگشت هستند که ما را در مسیر رسیدن به موفقیت هدایت میکنند. وقتی که شکست میخورید، طبیعتاً چیزی کم است. عدم موفقیت شما نشان میدهد که چه چیزی باید تغییر کند. گاهی این عدم موفقیت نشان دهنده شکاف در دیدگاه، نبود استراتژی مناسب، نداشتن سیستم ایدهآل یا نداشتن تیم مناسب است.
در هر صورت شکست کارآفرینان به آنها نقاط ضعف و محدودیتها را نشان میدهد و میگوید که چیزی باید تغییر کند.
با وجود شکست میفهمید که موانع کجا هستند. برای موانع و عبور از آنها برنامهریزی میکنید و نحوه صعود از مسیرهای سخت را یاد میگیرید. یک کارآفرین هیچ وقت به ایرادات و خرابیها عادت نمیکند و همیشه شرایط ناگوار را با شرایط ایدهآل و بهینه جابجا میکند.
شکست کارآفرین به مانند باز کردن مسیر مسابقه برای رسیدن به اهداف است.
عدم موفقیت نوعی مکث موقتی است!
گاهی فکر کردن ۶۰ ثانیه میتواند پشیمانی ۶۰ ساله را از بین ببرد. وقتی که شما در یک پروژه شکست میخورید، در حقیقت متقاعد شدهاید که باید مسیر متفاوتی را انتخاب کنید. این چند لحظه به عنوان یک مکث در کار شما شناخته میشود و فرصت ایده آلی است تا به مسیرهای طی شده فکر کنید و یک مسیر جدید پیدا کنید.
یک دیوار هیچ وقت به خاطر نردبان خم نمیشود و این تغییر نردبان است که ما را از روی دیوار رد میکند.
اگر زمان خاصی را برای تأمل اختصاص ندهید، یعنی تلاش و انرژی و منابع و وقت خود را برای خم کردن دیوار صرف کردهاید و هیچ وقت به فکر پایین آمدن از نردبان و تغییر آن نیفتادهاید.
شکست کارآفرینان میتواند نشانه موفقیت در آینده باشد
فقط کسانی که بیش از حد ریسک میکنند میتوانند به نقاطی برسند که دیگران توانایی آن را ندارند. عدم موفقیت در یک لحظه میتواند نشاندهنده موفقیت در آینده باشد. تجربه نشان داده که شکستهای بزرگ اغلب با دستاوردهای بزرگ هم همراه است. شما به عنوان کارآفرین نمیتوانید امیدوار باشید که با کوچک ماندن، عایق بندی اطراف خود و ایمن بودن به همه خواستههای خود برسید.
شکست کارآفرینان زمانی است که ریسک نمیکنند. کسانی که از برداشتن گام میترسند، اگرچه احتمال سقوط آنها کم است، اما نسبت به بقیه عقب میمانند. باید بپذیریم که افرادی که از شکست میترسند، در نهایت از موفقیت هم جلوگیری میکنند.
شکست میتواند کارآفرین را نسبت به ترس جسور کند
پائولو کوئلیو میگوید که فقط یک چیز وجود دارد که یک رؤیا را از بین میبرد؛ ترس از شکست!!! ترس از شکست شما را محدود میکند. وقتی که میترسید شکست بخورید، قدرت ریسک شما هم کمتر میشود. ترس از شکست به مرور زمان رشد میکند و شما یاد میگیرید که در برابر ترس ضعیف عمل کنید.
کارآفرینان وقتی که از شکست نمیترسند میتوانند بازخوردهای آن را با آغوش باز بپذیرند و نسبت به آن عکس العمل نشان دهند.
ارسطو میگوید تنها راه برای فرار از انتقاد دیگران این است که هیچ کاری نکنیم، هیچی نگوییم و هیچ چیزی نباشیم. شکست کارآفرینان میتواند به دلیل ترس آنها از برداشتن گام رو به جلو به سمت ریسک پذیری باشد که به مرور زمان تبدیل به ملکه ذهن آنها میشود.
شکست شخصیت کارآفرینی را تقویت میکند
ویلما رودولف میگوید که مطمئناً پیروزی بسیار عالی است، اما اگر واقعاً در زندگی کاری انجام میدهید، راز یادگیری در از دست دادن است. بعد از شکست سخت انتخاب کنید و دوباره پیروز شوید تا روزی قهرمان شوید. عدم موفقیت و شکست برای ایجاد شخصیت ارزشمند کارآفرینی ضروری است.
یک کارآفرین باید صفات شخصیتی برجستهای مانند سرسختی، پشتکار و جان سختی داشته باشد. توانایی برای حفظ موقعیت فعلی و عکس العمل مناسب در زمان شکست کارآفرینان کمک میکند که مجدداً به مسیر موفقیت برگردند و کارهای ناتمام خود را انجام دهند.
شکست کارآفرینان موفقیت آنها را شیرین میکند
وینستون چرچیل میگوید: موفقیت یعنی حرکت از یک شکست به یک شکست دیگر بدون از بین رفتن شور و شوق.
موفقیت پس از اینکه شکست را تجربه کردید بسیار شیرین است. وقتی که بعد از موفقیت لحظات تحقیرآمیز شکست را بیاد میآورید، موفقیت ارزشمندتر میشود. بنابراین همیشه تلاش میکنید که موفقیت خود را از دست ندهید، زیرا برای رسیدن به آن سخت تلاش کردهاید.
آلن دگنرز میگوید این شکست است که چشم انداز فوقالعادهای از موفقیت به شما میدهد و باعث میشود که ادامه مسیر را مناسبتر ببینید. در حقیقت شکست کارآفرینان یک موضوع کاملاً طبیعی و رایج است و یک فرد در طول مسیر خود بارها و بارها فراز و نشیب را تجربه میکند. اما اینکه در لحظه موفقیت چه چیزی را ببیند و چه تناسبی بین شکست و موفقیت خود ایجاد کند، به نوعی لذت بخش تر شدن لحظات او کمک میکند.
شکست کمک میکند که یک داستان عالی برای بازگشت داشته باشید
هیچ انسانی با ماندن در موقعیت شکست شخصیت دائمی پیدا نمیکند. هر چه بیشتر شکست بخورید و بهبود پیدا کنید و بهبود پیدا کنید، به عنوان یک فرد بهتر شناخته خواهید شد. آیا تا به حال کسی را ملاقات کردهاید که همیشه تلاشهای او بدون نتیجه باقی مانده باشد؟ اگر چنین فردی را در طول عمر خود دید، مطمئن باشید که همیشه در یک گودال هستند و هیچ وجود خارجی ندارند.
شکست میتواند یک داستان برگشت فوق العاده برای شما رقم بزند. به یاد داشته باشید که چگونه استیو جابز قبل از بازگشت به موقعیت فعلی خود، از شرکت اپل، جایی که خود او تأسیس کرده بود اخراج شد؟ عدم موفقیت و شکست شما را نسبت به بسیاری از اتفاقها واقعیتر میکند و این باعث میشود که شما قابل اعتماد تر باشید. وقتی که شما از یک موقعیت شکست بلند میشوید و به شرایط به وجود آمده پاسخ میدهید، تحسین دیگران هم از شما افزایش خواهد یافت.
شکست کارآفرین را فروتن نگه میدارد
یکی از مزایای بزرگ و فوق العاده شکست کارآفرینان این است که آنها را نسبت به واقعیتهای موجود منعطف میکند و به همین دلیل معمولاً عکس العمل های پختهتر و مناسبتری انجام میدهند. کارآفرینانی که هرگز شکست را تجربه نکرده باشند، اصولاً تمایل به خودخواهی و استبداد دارند و به همین دلیل میتواند باور غلط اینکه شما معصوم هستید و در معرض خطاهای ویرانگر نیستید در آنها به وجود بیاورد. این باعث میشود که کار آفرین نسبت به انتقادات و ایرادات انعطاف پذیر نبوده و شرایط برای او سخت شود.
این یک واقعیت طبیعی است که شکست میتواند بسیار دردناک باشد، اما باید به عنوان یک تجربه مثبت تلقی شود. در برخی موارد ما باید شکست بخوریم تا برای بهبود مسیر خود تلاش کنیم و چیزی که برای ما چالش برانگیز بوده را برطرف کنیم. شکست کارآفرینان آنها را در معرض فرصتهای متعدد برای موفقیت قرار میدهد و شانس آنها را برای رسیدن به اهداف خود بالاتر میبرد.
دیدگاهتان را بنویسید