چگونه با سه جمله یا جملات کمتر، خشم آنها را برطرف کنیم
چندین ماه قبل دوستم، فیل، می خواست شلوار بخرد و از من توصیه خواست. او را به جانب قفسه لباسم بردم تا لباسهای ال – ال – بین را به او نشان دهم. فیل از لباسها خوشش آمد و یک شلوار سرمه ای سفارش داد. فیل به هنگام ملاقات با دوستش این شلوار را پوشید تا به اتفاق در رستوران مجللی شام بخورند. کیف دوست فیل از دستش به زمین افتاد و فیل خم شد تا آن را از روی زمین بردارد و در این لحظه درز شلوارش پاره شد.
اغلب کسانی که در اطراف آنها در حال صرف شام بودند نگاهشان را به سمت دیگری متوجه ساختند. اما فیل به شدت تحقیر شد. وقتی ماجرا را شنیدم، از ال – ال – بین بسیار ناراحت شدم. بلافاصله به یکی از مسئولان خدمات مشتریان آنها زنگ زدم. وقتی ماجرای فیل را برایش گفتم، با من همدردی کرد. اما من هنوز ناراحت بودم. او به طور کامل به حرفهایم گوش داد تا در جریان مشکلی که پیش آمده بود قرار بگیرد. وقتی شرح ماجرا از سوی من به پایان رسید، او گفت: «واقعا وحشتناک بوده، کاملا موقعیت را درک می کنم، حتما دوست شما به شدت خجالت کشیده است.» در جوابش گفتم: «بله، همین طور است.»
شما هم خجالت کشیدید که لباسهای ما را به او پیشنهاد داده اید.»
من در حالی که کمی آرام شده بودم گفتم: «اما محصولات شما معمولا عالی هستند.» «متأسفم که برای شما این حادثه بروز کرد.» | «نه، تقصیر شما نبود.» حالا من کاملا آرام شده بودم.
حتما اشکالی پیش آمده بود.»
با احساس آنها هم صدا شوید
واقعیتها سخن می گویند، احساسات فریاد می کشند. هرگاه درباره یک موقعیت احساسی از دیگران واقعیتها را می خواهید، بگذارید احساساتشان را بیان کنند. واقعیتهای آنها را بشنوید و با احساسات آنها همدردی کنید.
سری مقالات چطور با هر شخصی صحبت کنیم را دنبال کنید.
دیدگاهتان را بنویسید