چگونه مثال بزنیم که آنها متوجه شوند
اخیرا برای ۱۵ نفر در یک جلسه شرکتی سخنرانی داشتم. با خود گفتم ۱۵ مریخی و یک ونوسی. با خود گفتم، اشکالی ندارد، من قبلا کتاب مردان مریخی، زنان ونوسی را خوانده ام. درباره تفاوتهای عصبی در مغز مردها و زنها اطلاعاتی به دست آورده بودم. درباره زبان تن دو جنسیت زن و مرد اطلاعاتی داشتم. به هر صورت درباره تفاوتهای ارتباطی میان زن و مرد درسی می دهم. کاملا آماده بودم برای این مردان حرف بزنم، نظراتم را با آنها در میان بگذارم و در برابر هر سؤالی، گلیمم را از آب بیرون بکشم.
همه چیز به خوبی شروع شد. من برنامه سخنرانی خود را به دقت تدوین کرده بودم. سخنرانی به نحو مطلوب برگزار شد. بعد با خیال راحت نشستم و خواستم هرکس سؤالی دارد بپرسد. در این زمان بود که کار به دشواری کشید.
هر یک از حاضران با اشاره به بازی فوتبال و چیزهای دیگر که بیشتر مردانه بودند، قیاس می آوردند و من مجبور بودم با رعایت عبارات آنها جوابشان را بدهم. توجه داشته باشید که باید سعی کنید با رعایت تجارب و تخصصهای کسانی که با آنها حرف می زنید مثال بزنید و قیاس کنید. مسلما اگر طرف شما یک تنیس باز است، با او کلماتی را به کار گیرید که در بازی تنیس متداول است. هدف این مطلب این است که ارتباط بهتر را به شما آموزش بدهد. از این رو این روش را به استفاده از قیاس با توجه به تخصص و تجارب اشخاص اختصاص داده ام.
استفاده از قیاس
آیا مشتری شما باغی دارد؟ با او درباره «کاشت بذر برای رسیدن به موفقیت» حرف بزنید. آیا رئیس شما قایقی دارد؟ با او درباره ی شناور ماندن قایق روی آب صحبت کنید. آیا مخاطب شما تنیس بازی می کند؟ درباره ی فرود آمدن درست توپ مثال بزنید و …
سری مقالات چطور با هر شخصی صحبت کنیم را دنبال کنید
دیدگاهتان را بنویسید