واکنش های ذاتی
نوزاد خود را به سینه ی مادر می چسباند و شروع به شیر خوردن می کند. بچه ای که به طور مادرزادی کور و ناشنوا است می تواند بخندد و اخم کند و بگرید. این واکنش ها آموختنی نیست. پاسخ های ذاتی به محرک های خاصِ این چنینی نیازی به تمرین یا آموختن ندارد و به طور ناخودآگاه و خودانگیخته بدون تحلیل درونی رخ می دهد.
برخی حرکات آنقدر برای شما آشناست که آنها را بسیار بدیهی می پندارید. اگر از شما بپرسند چگونه این حرکت را انجام می دهید، نمی توانید پاسخ دهید. مثلا انگشتانِ قفل شده. هر شخصی یک انگشت اصلی دارد که هنگام قفل کردن انگشتان، مرتب بر روی انگشتان دیگر قرار می گیرد.
اگر از شما بپرسند، کدام انگشت تان بر روی دیگر انگشتان تان قرار می گیرد؛ ممکن است ندانید و مجبور شوید نگاهی به آنها بیندازید تا متوجه شوید.
این بدان معنا نیست که نمی توانید عکس این کار را انجام دهید و انگشت دیگرتان را روی بقیه قرار دهید. این کار را انجام دهید و ببینیند چه خواهد شد. احساس عجیب و آزار دهنده و ناراحت کننده ای به شما دست می دهد. اینطور نیست؟
عملکردِ یک واکنش ذاتی به این گونه است: تصور کنید مغزتان مانند کامپیوتر برنامه ریزی و طوری رمز گذاری شده است که پاسخ مشخصی را به محرک های خاصی مرتبط می کند که همان ورودی و خروجی محسوب می شوند. محرک یا ورودی، عامل ایجاد پاسخ یا خروجی می شود. این فرآیند ساده و مستقیم است و به تجربه ی قبلی یا رفتار اکتسابی نیازی ندارد.
یک نمونه از رفتار ذاتی، بالا بردن و پایین آوردن سریع ابروها به نشانه ی سلام و احوال پرسی است؛ این حرکت در تمام جهان دیده می شود. کوبیدن پاها به زمین از روی عصبانیت و نشان دادن دندان ها به هنگام خشم نیز ظاهرا رفتارهایی ذاتی اند.
این گونه به نظر می رسد که صرف نظر از اینکه انسان ها تا چه اندازه نسبت به اقوام ماقبل تاریخ شان تکامل یافته اند، انگیزه ها و حرکات در همه ی آنها یکسان است.
(منبع: زبان بدن به زبان آدمیزاد، الیزابت کونکه)
ادامه ی مقالات زبان بدن را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید