نوازش در تحلیل رفتار متقابل
تصور کنید که در خیابان راه می روید و ناگهان همسایه خود را می بینید که از طرف مقابل می آید. همچنانکه شما و همسایه از کنار یکدیگر میگذرید به هم لبخند می زنید و ضمن سلام و علیک می گویید «عجب روز خوبیه!» و همسایه شما در جواب می گوید:
«بله، واقعا روز خوبیست.»
با این کار شما و همسایه تان با یکدیگر تبادل نوازش انجام داده اید. در واقع نوازش به معنای درک حضور دیگری است.
همه ما با چنین تبادلاتی که معمولا حتى راجع به آنها فکر نمی کنیم آشنا هستیم. اما تصور کنید که این صحنه با کمی تفاوت پیش می آمد و همچنانکه همسایه به شما نزدیک میشد لبخند می زدید و میگفتید. «چه روز خوبی!” ولی همسایه شما هیچ پاسخی نمی داد و از کنارتان رد می شد. در آن صورت چه احساسی داشتید؟
اگر شما مانند اغلب مردم باشید، از برخورد همسایه متعجب می شوید شاید از خودتان بپرسید: «اتفاقی افتاده؟» ما به نوازش نیاز داریم و اگر نوازش نگیریم احساس محرومیت و طردشدگی می کنیم.
عطش به محرک
اریک برن، عطش های خاصی را بررسی می کند که همه ما به نوعی آنها را تجربه کرده ایم. یکی از این عطش ها نیاز برای تحریکهای جسمی وعاطفی است. برن، این حالت را عطش به محرک نامید. او به کارهای تحقیقاتی که بر روی رشد انسان و حیوان انجام داده است اشاره می کند. در یک تحقیق معتبر و شناخته شده رنه اسپیتز به مشاهده کودکانی که در پرورشگاه بزرگ شده بودند پرداخت.
آنها تغذیه خوبی داشتند. از نظر بهداشت و درجه حرارت کاملا در وضعیت خوبی بودند، با این حال آنها از کودکانی که با پدر و مادر و یا مراقبین خود زندگی می کردند بیشتر در معرض اختلالات بدنی و روانی قرار میگرفتند. اسپیتز به این نتیجه رسید که آنچه که این کودکان نداشتند محرک بود. آنها در تمام روز به جز دیوارهای سفید اتاقشان چیزی نداشتند که به آن نگاه کنند. و مهمتر از همه، کسانی که از این کودکان نگهداری می کردند تماسهای جسمی بسیار کمی با آنها داشتند. آنها نه لمس می شدند، نه در آغوش گرفته می شدند و نه نوازش می شدند، یعنی چیزهایی که نوزادان به طور معمول و طبیعی از مراقبین خود می گیرند.
انتخاب کلمه «نوازش» توسط برن به نیاز اولیه برای لمس شدن مربوط میشود. او اشاره میکند که ما به عنوان افراد بزرگسال هنوز در کاوشتماس جسمی هستیم. ولی ما یاد میگیریم که شکلهای دیگر درک حضور دیگری را جانشین لمس جسمی کنیم. یک تبسم، یک تعریف و تمجید یا حتی یک اخم و ترشرویی نشان میدهد که حضور ما درک شده است. برن اصطلاح «عطش درک حضور دیگری» را برای توصیف نیاز به این نوع از شناخت حضور ما توسط دیگران، به کار برده است.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید