نشان دادن تنفر و تحقیر
بیزاری و تحقیر با درجات مختلفی ابراز می شود، اما در حالت کلی فرد دهانش را کج و چشمانش را تنگ می کند. در این حالت روی بینی چروک می افتد، چانه کمی بالا یا پایین می آید و سر اندکی می چرخد.
چِپی و مادرش جین با یکدیگر بحث سیاسی داغی داشتند. دیدگاه چِپی کاملا با دیدگاه مادرش متضاد بود. در نهایت جین که نتوانست در گفتگو برنده شود و دخترش را متقاعد کند که سخت در اشتباه است، از روی بیزاری بینی اش را چروک انداخت، چشمانش را تنگ کرد و لب هایش را محکم بست و سرش را با تنفر تکان داد؛ طوری که گویی بوی پنیر گندیده ای را استشمام کرده است.
نشانه های بیزاری در محیط کار بسیار دیده می شود. فضای اداره آکنده از چهره های پر از تنفر و تحقیر است؛ خصوصا وقتی فردی جاه طلب تلاش می کند فرد دیگری را از سر راه خود بر دارد.
نیکلا سلیقه ی مصرف کننده ها را با توجه به رفتار آنها، به سرعت تشخیص می داد. اگرچه رئیسش درک بالای او را تحسین می کرد، اما در برابر نیروی جوانی و انرژی زیاد و توانایی نیکلا در برخورد با اعضای هیئت مدیره احساس ناامنی می کرد. در طول جلسات، رئیس به نظرات و پیشنهادهای نیکلا اغلب با جمع کردن لب ها و تنگ کردن چشم ها و برگرداندن سر به او پاسخ می داد و در عین حال سعی می کرد خود را با یکی از اعضای ارشد گروه مشغول کند تا پیشنهاد نیکلا نادیده گرفته شود.
تشخیص حالت تعجب از ترس
حالات چهره در هنگام تعجب و ترس خیلی به هم شبیه اند. در هر دو حالت، چشم ها گشاد و دهان باز می شود. تفاوت بین این دو نامحسوس است و بیشتر در وضعیت ابروها و چشم ها و دهان نمایان می شود. تفادت های گویای دیگری نیز بین این دو حالت وجود دارد.
حالت تعجب!
در حالت تعجب بر خلاف ترس، چهره باز و رنگ دار است. از روی نمایان شدن سفیدی چشم ها و دندان ها و همچنین سرخیِ اطراف لب و دهان، هنگام پایین آمدن فک، می توانیم بفهمیم که فرد حقیقتا شگفت زده است. درست است که دهان همه افراد هنگام تعجب باز نمی شود، اما سفیدی چشم ها نمایان و ابروها به حالت کمانی بالا می رود.
جاستین و سیلویا مخفیانه ازدواج کردند و در مراسم آنها فقط کشیش و دو نفر دیگر حضور داشتند. آن دو قبل از ازدواج مدت زیادی با هم آشنا نبودند و تعداد کمی از دوستان شان توقع ازدواج آنها را داشتند. وقتی برخی از دوستان را برای شام دعوت کردند و آنها را از ازدواج شان مطلع کردند. مهمان ها که اصلا انتظار شنیدن چنین خبری را نداشتند از تعجب ابروهای شان را بالا بردند و دهان شان باز ماند.
هنگام تعجب، ابروها به حالت کمانی بالا می رود و چروک های افقی روی پیشانی می افتد و هم چنان که فک پایین می آید، چشم ها گشاد و سفیدی آنها نمایان می شود.
اگر دقت کنید می بینید کسی که واقعا متعجب است، دستش را جلو دهانش می گذارد و در حقیقت با این کار می خواهد یک احساس شدید را کنترل کند.
حالت ترس
نشانه های ترس در چهره از این قرار است:
- دهان باز و به عقب کشیده می شود.
- پلک ها بالا می رود.
- سفیدی چشم ها نمایان می شود.
وقتی ترس تمام وجود فردی را فرا می گیرد، ابروهایش بالا می رود و با حالتی شیبدار به سمت یکدیگر کشیده می شوند. وسط پیشانی چروک می افتد و در حالی که پلک های بالایی به سمت بالا حرکت و سفیدی چشم های را نمایان می کند، پلک های پایینی منقبض می شود و بالا می آید. در نهایت در حالیکه دهان باز است، لب ها منقبض و به عقب کشیده می شود.
(منبع: زبان بدن به زبان آدمیزاد، الیزابت کونکه)
ادامه ی مقالات زبان بدن را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید