ما انسان ها، مخلوق عادت هایمان هستیم!
ارسطو نوشته است: “ما همانی هستیم که مکرر انجام می دهیم.” دیکشنری مریام وبستر واژه ی عادت را اینگونه تعریف کرده است: “یک رفتار اکتسابی که تقریبا یا کاملا غیر ارادی شده است.”
داستان جالبی وجود دارد درباره ی مردی که به سرعت و چهارنعل با اسبش می تاخت. مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد: “کجا می روی؟” مردم اسب سوار جواب داد: “نمی دانم، از اسب بپرس!” این داستان زندگی خیلی از مردم است؛ آنها سوار بر اسب عادت های شان می تازند، بدون اینکه بدانند کجا می روند.
وقت آن رسیده است که کنترل افسار را بدست بگیرید و زندگی تان را در مسیر رسیدن به جایی قرار دهید که واقعا می خواهید آنجا بروید.
مطالعات روان شناسی نشان داده اند که ۹۵درصد از همه ی چیزهایی که احساس می کنیم، فکر می کنیم، انجام می دهیم و به آنها دست پیدا می کنیم، در نتیجه ی یک عادت یاد گرفته شده است! در دوران کودکی، مجموعه ای پاسخ های شرطی را یاد می گیریم که ما به عکس العمل غیر ارادی در خیلی از موقعیت ها سوق می دهد.
البته در زندگی روزمره تان، زندگی کردن به صورت خودکار و غیر ارادی، خوبی های خودش را دارد. شما احتمالا دندان های تان را روزی دو بار و به صورت خودکار مسواک می زنید وهیچ بحث فلسفی بزرگی در این کار نیست؛ شما فقط انجامش می دهید. شما بلافاصله لحظه ای که پشت تان صندلی را لمس کند، کمربند ایمنی را می بندید. هیچ فکر بعدی وجود ندارد.
این عادت ها به ما اجازه می دهند که کم ترین انرژی آگاهانه را برای انجام کارهای روزمره مان استفاده کنیم. آنها کمک می کنند خیلی از موقعیت ها را از لحاظ منطقی و عقلانی خوب اداره کنیم و از آنجایی که مجبور نیستیم درباره ی این کارهای معمولی فکر کنیم، می توانیم انرژی های ذهنی مان را روی افکار و مطالب خلاقانه تر و غنی تر متمرکز کنیم.
عادت ها میتوانند مفید باشند؛ البته تا زمانی که عادت های خوبی باشند، به همین سادگی!
من تعداد زیادی ار معروف ترین آدم های موفق، بزرگ ترین مدیران عامل و هنر پیشگان مشهور را دیده ام و با آنها مصاحبه کرده ام. می توانم بگویم که همه ی آنها از یک خصیصه ی مشترک برخوردارند؛ همه ی آنها عادت های خوب دارند. البته معنی اش این نیست که عادت های بدی نداشته باشند؛ عادت های بد دارند ولی تعدادشان زیاد نیست.
آنها لزوما آدم های باهوش تر یا با استعدادتری از بقیه نیستند، بلکه عادت های شان، آنها را در مسیری که قرار می دهد که باهوش تر، لایق تر، آماده تر و با مهارت های بهتر شوند.
در کودکی؛ پدرم از لری بِرد بعنوان مثالی استفاده می کرد تا به من در مورد عادت ها آموزش دهد. هیچ کس لری را در زمین بسکتبال، برازنده توصیف نمی کرد. با این حال، با وجود استعداد ورزشی محدودش، باعث شد تا تیم بوستون سلتیکز سه بار قهرمان جهان شود و خودش هم لقب یکی از بهترین بسکتبالیست های تمام دوران را بگیرد.
این افتخار به خاطر عادت های لری اتفاق افتادند؛ تعهد مداوم او برای تمرین کردن و بهتر کردن بازی اش. لری یکی از بهترین پرتاب زننده های تاریخ بود.از کودکی، عادت اش این بود که هر صبح قبل از رفتن به مدرسه، ۵۰۰ ضربه ی آزاد تمرین کند. با چنین نظم و تلاشی، لری بیشتر استعدادهای خدادادی اش را بوجود آورد و تعدادی از با استعدادترین بازیکن ها را در زمین مسابقه شکست داد.
با تمرین و تکرار کافی، هر رفتاری، چه خوب باشد، چه بد، در طول زمان، غیر ارادی می شود. یعنی ما خیلی از عادت های مان را ناخودآگاه کسب می کنیم، ولی نمی توانیم آگاهانه تصمیم به تغییر آنها بگیریم. از آنجایی که عادتی را که دارید، یادگرفته اید، می توانید آنهایی را که به سودتان نیستند، از یاد ببرید. آماده اید؟
منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)
ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید