داوینچی و ابعاد هوش خلاق
لئوناردو داوینچی را عموما به عنوان بهترین نمونه ی نوابغ معرفی می کنند؛ به عبارت دیگر او فردی است که به شکلی خارق العاده از هوش اش استفاده کرده است. نبوغ لئوناردو به قدری چشم گیر بود که بعضی از مردم به او لقب بزرگترین نابغه ی تمام تاریخ را داده اند.
او تقریبا تمام آموخته هایش را بدون آموزگار یاد گرفته بود و می تواند مثال خوبی از دستیابی به موفقیت توام با اراده برای رشد و توسعه ی نبوغ باشد. برخلاف بسیاری از مفروضات، او از خوانواده ای ثروتمند نبود و آموزش رسمی اش در حد پایه بود. در کودکی، شاگرد یک نقاش مجسمه ساز بود و در همان جا نقاشی و طراحی را آموخت.
خودش می گوید، علت نابغه شدنش به این خاطر بود که سرش را برای کشف چگونگی فعالیت مغزش، به کار گرفته بود.
لئوناردو از این که چیزها را خودش یاد گرفته بود، به خود میبالید و عمدا خود را «مرید تجربه» معرفی می کرد. بیایید به انواع مختلف نبوغ، نگاهی بیندازیم و عملکرد لئوناردو را در هر کدام بررسی کنیم. لئوناردو بینهایت خلاق بود. او آثار ماندگار نقاشی، مجسمه و ایده های بی شماری از خود به جا گذاشته است. علاوه بر فعالیتهای هنری، او موسیقیدانی ماهر بود. کافی بود سازی زهی به او بدهید، حتی اگر تا به آن زمان آن ساز را ندیده بود، خیلی زود یاد می گرفت و می توانست موزیک های مشهور و ساخت خودش را با آن بنوازد. لئوناردو همچنین به خاطر نمایش اعتماد به نفس بالایش مشهور است. او از تنهایی اش لذت می برد و همان طور که آدم حواسش به بهترین دوستش است، خودش را دوست داشت و مراقب خودش بود. او همچنین هوش اجتماعی بالایی داشت: مشهورترین میهمان جشنها و دورهمی های فلورانس بود. استاد این بود که خودش را به خنگی بزند، می توانست مخاطبان را با داستان سرایی اش مسحور کند و از قابلیت موسیقایی اش برای سرگرم کردم میهمانان بهره می برد؛ در برابر چشمان حیرت زده ی آنها، همزمان آهنگ می ساخت و مینواخت.
شیدایی و عشقش به طبیعت و دنیا زبانزد است. از نظر او طبیعت، بیانیه ی خدا بود، او با حیوانات بسیار مهربان بود. این داستان بسیار مشهور است که او اغلب برای خرید قفسی از پرندگان به بازار میرفت (آنها یا برای صدایشان فروخته می شدند یا برای گوشت شان) و در مقابل چشمان همه آنها را آزاد می کرد و با لذت بسیار الگوهای پروازشان را در حالی که ناگهان اوج می گرفتند، از نظر می گذراند. این فرضیه که هوش و قدرت با هم یکجا جمع نمی شوند، از نظر او مردود بود. انرژی و توان لئوناردو مثال زدنی بود، او به عنوان قوی ترین مرد فلورانس شناخته شده بود. او همچنین بسیار جذاب بود.
واساری مورخ، گفته است که او از نظر توازن ظاهری بی نقص بوده است، موقرانه قدم برمیداشت و ظاهرش به قدری زیبا بود که مردم برای دیدنش موقع رفتن به کارگاهش در خیابانهای فلورانس صف می کشیدند. او آشکارا به هوش نفسانی اش هم توجه می کرد.
مساله ای که ظاهرا برای هر هنرمندی اهمیت دارد و اطرافیانش را به رشد تمام حس هایشان ترغیب می کرد. او توان بصری اش را تا حدی گسترش داد که گاه مشاهداتش، بی شباهت به معجزه نبودند. گفته شده که او اولین فردی بود که توانست با چشم غیرمسلح، ماه سیاره ی ژوپیتر را ببیند و در دست خطهای قدیمی اش در مورد پرواز پرندگان، جزییاتی را ثبت کرده که تا ۳۵۰ سال بعد تایید نشده باقی ماند و با اختراع عکاسی صحت گفتارش ثابت شد؟ از نظر لئوناردو اعداد بخش ذاتی هارمونی جهان به شمار می رفت.
او از اعداد به عنوان ابزار پایه ی اندیشیدن برای اندازه گیری و محاسبات در تمام زمینه های فعالیتش استفاده می کرد؛ نقاشی، طراحی، مهندسی و اختراع. ذهن بینهایت زاینده ی او بستر طراحی های جدید برای قناتها و سدهای رودخانه ها، اختراعات زیرزمینی و ماشینهای پرواز و صدها ایده ی مهندسی دیگر بود. او که در زمینه های زیادی تبحر داشت، دامنه ی لغاتش به مراتب از میانگین بیشتر بود. تخیل وسیعش، به او امکان ترکیبات مختلف را برای خلق تجربیات و توصیفات زیبا را می داد. بسیاری از یادداشتهای ادبی اش، چهره هایی اند که نه با نقاشی، بلکه با کلمات خلق شده اند. پس لئوناردو مدل ایده آل برای شمایی ست که این مطلب را می خوانید. در نظر داشته باشید که او هم مثل بقیه، روزی کودک بوده و شانس و قابلیت پرداختن به هوش و مقدم شمردن «سرش» را جدی گرفته است.
سری مقالات هوش خلاق را دنبال کنید.
دیدگاهتان را بنویسید