تله ی پول
من قدرت ثبت کردن وقایع را از راه سختش یاد گرفتم؛ یعنی وقتی در امور مالی ام، مثل یک احمق رفتار کردم. در اوایل بیست سالگی ام، وقتی از فروش املاک پول زیادی بدست آوردم، با حسابدارم آشنا شدم.
او گفت: “شما بیش از صد هزار دلار مالیات بدهکارید.”
گفتم: “چی؟ من که اینقدر پول ندارم.”
پرسید: “چرا ندارید؟ شما چندین برابر این پول را بدست آورده اید؛ حتما مالیاتش را هم کنار گذاشته اید. پس پول های تان چه شد؟”
گفتم: “نمی دانم.” پول مثل آب از دستانم ریخته بود و من حتی متوجه اش نشده بودم!
در حالیکه با چشمانی بهت زده نگاهم می کرد، گفت: “پسرم باید خودت را جمع و جور کنی. بارها مثل این قضیه را دیده ام. حالا واقعا توی دردسر افتاده ای. برای اینکه بتوانی مالیات عقب افتاده ات را بدهی، باید پول بیشتری درآوری که البته مالیات آن را هم باید بپردازی. اگر به این کار ادامه دهی، با دست های خودت قبر مالی ات را کنده ای.”
این کاری ست که حسابدارم مجبورم کرد انجامش دهم: یک دفترچه ی کوچک در جیبم نگه دارم و برای مدت ۳۰ روز، هر سنتی را که خرج می کنم در آن بنویسم. این کار باعث شد تا درباره ی خیلی از انتخاب های ناخودآگاهم که باعث دور ریختن پول می شد، به یک آگاهی آنی برسم.
از آنجایی که مجبور به نوشتن هر چیزی بودم، برای خرید بعضی چیزها مقاومت کردم تا مجبور نشوم آن دفترچه ی کذایی را بیرون آورم و آن را بنویسم!
ثبت مخارج، آگاهی جدیدی را در ذهن من حک کرد و مجموعه ای کاملا جدید از آداب و انتخاب ها را درباره ی مخارجم به وجود آورد. از آنحایی که آگاهی و رفتارهای درست ام با هم ترکیب شدند، فهمدیم که به طور کلی نسبت به پول فعال تر شده ام، پول بیشتری را برای دوران بازنشستگی کنار می گذارم، بخش هایی که به وضوح پولم را هدر می دادم، شناسایی می کردم و از آن جنبه ی جالب پول، یعنی “بازی با پول” لذت می بردم.
در حقیقت این تمرین آنقدر موثر بود که بارها از آن برای تغییر بقیه ی رفتارهای ام استفاده کرده ام. در همه ی این سال ها، هر چیزی را ثبت می کنم؛ هر چیزی که می خورم و می نوشم، وقتی که به ورزش اختصاص می دهم، تعداد تماس هایی که برای فروش می گیرم و حتی بهبود روابط ام با خانواده، دوستان و همسرم.
ثبت کردن، یک تمرین ساده و آسان است و به این خاطر جواب می دهد که درباره ی اقدام های تان در عرصه هایی از زندگی که می خواهید بهبودشان دهید، به شما آگاهی لحظه به لحظه می دهد. شما نمی توانید چیزی را مدیریت کنید یا بهبود بخشید مگر اینکه بتوانید آن را بسنجید.
در ضمن شما نمی توانید از تمام چیزهایی که دارید یعنی استعدادها، توانایی ها و دارایی های تان حداکثر استفاده را ببرید، مگر اینکه از کارهای تان آگاهی کامل داشته باشید ومسئول آنها باشید. می خواهم در هر لحظه ای دقیقا بدانید در چه وضعیتی هستید و عملکردتان چگونه است.
می خواهم طوری کارهای تان را ثبت کنید که انگار یک کالای باارزش هستید، چون واقعا ارزنده هستید. بنابراین صرف نظر از اینکه فکر می کنید از عادت های تان آگاه هستید یا نه (باور کنید آگاه نیستید!)، از شما می خواهم ثبت کردن را شروع کنید. با این کار، زندگی تان و در نهایت شیوه ی زندگی تان را متحول می کنید.
منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)
ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید