بهانه بی بهانه : بلند مدت فکر کنید
بچه ها شما را وا دار می کنند که بلند مدت فکر کنید. وقتی متوجه می شوید که هر کاری که در دوران رشد با بچه های تان می کنید یا نمی توانید با بچه های تان بکنید روی نسل های آینده اثر پایداری به جا می گذارد، نسبت به حرف هایی که می زنید و نحوه رفتارتان با آن ها بسیار با ملاحضه و حساس می شوید. وقتی جوان و مجرد هستید می توانید همه چیز را شل بگیرید. می توانید همه چیز را بهم بریزید، عصبانی شوید، هر طور که دلتان خواست احساسات خود را بیان کنید و خودتان باشید.
اما وقتی بچه داشته باشید باید انضباط و کنترل بیشتری روی خودتان داشته باشید. بچه ها نسبت به نفوذ والدین شان در طول دوران رشد، بیش از حد حساس هستند. آن ها تک تک کلمات و رفتار والدین خود را می بینند و تجربه می کنند. و این کلمات و اعمال را در جهان بینی و تصویر ذهنی خود می گنجانند. تقریبا در هر مورد وقتی فرد بزرگسالی را ببینید که رفتار های نا بهنجاری از خود بروز می دهد می توانید ریشه آن را در رفتار های نادرست والدینش پیدا کنید. وقتی آن فرد بچه بود والدینش حرف هایی به او می زدند و رفتارهایی با او داشتند که آزار دهنده بود، او را گیج می کرد و می ترساند. و احساس نا امنی، عصبانیت و تحقیر را در او بوجود می آورد.
بزرگترین هدیه عشق است
بزرگترین هدیه ای که می توانید به فرزندان تان بدهید این است که کاری کنید که بدانند صد در صد دوستشان دارید و هر اتفاقی که بیفتد عشق شما نسبت به آن ها هرگز تغییر نمی کند. هیچ نعمتی بزرگ تر از این برای فرزندان تان وجود ندارد که با اطمینان کامل بدانند هر کاری که انجام بدهند و هر اشتباهی که بکنند مهم ترین افراد زندگی شان یعنی والدین شان کاملا آن ها را دوست داشته و به کلی آن ها را می پذیرند. بچه ها بزرگسالان کوچک نیستند. آن ها نمی توانند در مورد کار های درست و نادرست قضاوت صحیحی داشته باشند. سال ها آزمون و خطا و گاهی تجربیات تلخ لازم است تا خرد و تشخیصی را که آن ها را قادر می سازد تصمیمات درستی برای خود و آینده شان بگیرند کسب کنند.
محبت آمیز ترین روش برخورد با فرزندان تان در زمانی که مرتکب یک اشتباه می شوند این است که به آرامی و با محبت به آن ها کمک کنید تا درس هایی را که در آن مسئله یا مشکل وجود دارد یاد بگیرند.
تربیت در برابر رشد
بسیاری از والدین فکر می کنند کارشان این است که از طریق تنبیه کردن فرزندان شان در زمانی که مرتکب اشتباهی می شوند، آن ها را تربیت کنند. در دهه ۱۹۳۰ وقتی والدین من در سن رشد بودند عموما این طور آموزش داده می شد که وظیفه والدین «شکستن اراده کودک» است. این طرز فکر به شکل گیری نسلی از کودکان از هم پاشیده منجر شد که والدینشان فکر می کردند وظیفه شان این است که آن ها را به صورت انسان های حقیری در آورند که از نظر شان قابل پذیرش باشند.
اما واقعیت این است که هر کودکی منحصر به فرد بوده و با کودکان دیگری که در دنیا زندگی می کنند تفاوت زیادی دارد. هر کودکی با خلق و خو، شخصیت و تمایلات طبیعی بی نظیری نسبت به علائق و فعالیت های مختلف به این دنیا می آید. والدین اغلب از این که ببینند هر یک از فرزندان شان با این که پدر و مادر مشترکی دارند و در یک خانواده بزرگ می شوند با فرزند دیگر تفاوت دارند، تعجب می کنند. بر اساس تجربه خود من هر بچه ای «به ساز» دیگری «می رقصد.»
هرکاری که برای بچه های تان انجام بدهید و هر رفتاری که با آن ها داشته باشید آن ها سرنوشت خاص خود را دارند و قرار است با شخصیت ویژه ای بزرگ شوند و جذب افراد و فعالیت های خاصی شوند. وظیفه اصلی شما این است که محیطی ایجاد کنید که فرزندان تان در آن احساس امنیت و اطمینان کافی داشته باشند تا بتوانند تمایلات درونی و شخصی خود را دنبال کنند. اکثر والدین این اشتباه را می کنند که فکر می کنند، فرزندان شان باید مثل خودشان فکر کنند، مثل خودشان سلیقه فیلم و موزیک و غذا داشته باشند، در صورتی که این موضوع صد در صد اشتباه است و آن ها باید این موضوع را قبول کنند که فرزندشان یک شخص دیگر است و علائق مخصوص به خودش را دارد. با قبول کردن این موضوع، می توانید راحت تر فرزندتان را درک کنید و قطعا او هم راحت تر خواهد بود.
اعتقادات خود را زیر سوال ببرید
فیلسوفی بود که می گفت: «قبل از این که بچه دار شوم در مورد بچه بزرگ کردن چهار فلسفه مختلف داشتم. الان چهار بچه دارم و هیچ فلسفه ای ندارم.»
هر بچه ای با بچه ها و افراد دیگر تفاوت های فراوانی دارد. وقتی بچه های تان را بزرگ می کنید آماده باشید تا اعتقادات عمیق خود را در مورد حرف هایی که «باید» بزنند یا «نباید» بزنند، کارهایی که «باید» بکنند یا «نباید» بکنند و کسی که «باید» باشند یا «نباید» باشند، زیر سوال ببرید.
از همه مهم تر آماده باشید که بتوانید اعتراف کنید که اشتباه می کردید. چون در زمان بزرگ کردن بچه های تان بیشتر از آن چه بتوانید تصورش را بکنید اشتباه خواهید کرد. شاید مهم ترین وظیفه شما به عنوان پدر یا مادر این باشد که ارزش ها را برای فرزندان تان جا بیندازید. علی الخصوص ارزش انضباط فردی. یکی از رایج ترین آرزو های والدین برای بچه های شان این است که آن ها را مسئول و طوری بار بیاورند که بتوانند خودشان را کنترل کنند. والدین می خواهند فرزندان شان منضبط باشند و تمرین کنند تا بتوانند از توان های جسمی و عاطفی خود به طور کامل استفاده کرده و از خود گذشتگی را تمرین کنند یا این که بتوانند زمان برآوردن خواسته های خود را به تعویق بیدازند.
منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید