بهانه بی بهانه : برنامه استراتژیک فردی
در برنامه ریزی استراتژیک شرکتی، تمرکز اصلی روی افزایش «بازگشت نقدینگی» است. نقدینگی در یک تجارت مبلغ پولی تعریف می شود که توسط صاحبان آن تجارت در آن سرمایه گذاری شده باشد (جدا از بدهی ها و پول های قرض شده). هدف از برنامه ریزی استراتژیک این است که راه هایی برای سازماندهی و سازماندهی مجدد تجارت پیدا شود به شکلی که شرکت نرخ بالاتری از بازگشت نقدینگی را کسب کند؛ نرخی که در صورت عدم وجود این برنامه، دست یافتنی نیست. شرکت ها با سرمایه مالی، سرمایه گذاری می کنند اما افراد با سرمایه انسانی. شرکتها از دارایی های مالی استفاده می کنند اما مهم ترین دارایی های شما انرژی های ذهنی، عاطفی و فیزیکی شما هستند. اینکه دارایی هایتان را چطور سرمایه گذاری می کنید کیفیت زندگی شما را تعیین می کند.
در برنامه ریزی استراتژیک فردی هدف شما این است که از فعالیت هایتان بیشترین «بازگشت انرژی» را به دست بیاورید. کن بلانچارد به این مسئله به عنوان بالاترین نوع «بازگشت زندگی» اشاره می کند. درست همان طور که در مورد سرمایه گذاری کردن پول تان دقت می کنید تا تضمین شود که بالاترین نرخ بازگشت سرمایه را به دست بیاورید در زمان سرمایه گذاری کردن وقت تان نیز باید به همین اندازه دقت داشته باشید. شما باید مطمئن باشید که بالاترین سطح نتایج، پاداش ها و رضایت را از وقت محدودی که دارید به دست می آورید.
به رفتارتان فکر کنید
قبل از اینکه مشغول انجام هر نوع فعالیتی شوید که وقتتان را می گیرد همیشه باید از خودتان بپرسید: «آیا انجام این کار بهترین نوع استفاده از وقت محسوب می شود؟»
نبود انضباط فردی در مدیریت زمان باعث می شود مردم مدام مهم ترین کارهایشان را به تعویق بیندازند. و این باعث می شود که وقت بیشتر و بیشتری را صرف کارهای کم ارزش یا بی ارزش کنند. کاری که به صورت مداوم انجام بدهید به یک عادت تبدیل می شود. بسیاری از مردم عادت به تعویق انداختن کارها را در خود پرورش داده اند. و به جای اینکه کارهای مهم شان را انجام بدهند بیشتر وقت شان را صرف فعالیت هایی می کنند که در بلندمدت تفاوت بسیار کمی ایجاد می کنند.
کارهای دارای اولویت در مقابل کارهای کارهای بی اولویت
لازمه تعیین کارهایی که اولویت دارند این است که ابتدا کارهایی که اولویت ندارند تعیین شوند. کاری که اولویت دارد کاری است که شما بیشتر و سریع تر انجام می دهید و کاری که اولویت ندارد کاری است که کمتر و دیرتر انجام می دهید. احتمالا در حال حاضر کارهای بسیار زیادی برای انجام دادن و وقت بسیار کمی برای انجام آنها دارید. به همین دلیل برای اینکه بتوانید کار جدیدی را شروع کنید باید یک کار قدیمی را متوقف کنید. شروع یک کار جدید به معنی متوقف کردن یک کار دیگر است. قبل از اینکه کار جدیدی را شروع کنید از خودتان بپرسید:
«باید انجام چه کاری را متوقف کنم تا وقت کافی برای کار کردن روی این فعالیت جدید داشته باشم؟»
در طول زندگی مدام «توقف خلاق» را تمرین کنید. یعنی آگاهانه تعیین کنید که می خواهید چه فعالیت هایی را متوقف کنید تا وقت بیشتری برای کارهایی داشته باشید که واقعا می توانند در آینده تان تغییری ایجاد کنند؟
منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید