بازی های روانی و نوازش ها
همانطور که میدانید کودک برای زنده ماندن نیاز به نوازش دارد و هر کودک زمانی که منابع نوازشی او به پایان می رسد وحشت زده می شود. برای مقابله با این وضعیت و به منظور این که نوازش ها را همچنان دریافت کند کودک به سلطه جویی متوسل می شود.
بازی های روانی روش مطمئنی برای به دست آوردن یک ذخیره نوازشی است، نوازش های رد و بدل شده در مراحل اولیه بازی ها، با توجه به نوع بازی ها، مثبت یا منفی هستند. در مرحله تغییر نقش، هر بازیگر و منفی زیادی می دهد. در مرحله تغییر نقش، هر بازیگر نوازش های منفی زیادی می دهد و یا می گیرد. نوازش هایی که در روند یک بازی روانی مبادله می شوند، چه مثبت باشند و چه منفی، با نادیده گرفتن همراهند.
بازی ها، نوازش ها و خراب کاری
فانیتا انگلیش بر این باور است که افراد زمانی برای گرفتن نوازش به بازی ها روی می آورند که نوازش هایی را که از خرابکاری میگیرند در خطر پایان یافتن باشد. شاید من در رابطه با شما نقش یک شخص ناتوان و بی کمک را ایفا کنم و شما هم نقش شخصی توانا و کمک رسان را بر عهده داشته باشید. من تمام چیزهای بدی را که در آن روز دیگران به سرم آورده بودند برای شما می گویم و شما هم به شکل یک منجی با من همدردی می کنید. تا مدتی ما همین نوازش های خراب کارانه را با هم مبادله می کنیم.
“سپس شما از این تبادل خسته می شوید و نشان می دهید که دیگر نمی خواهید ادامه دهید. من که در حالت نفسانی «کودک» خود احساس وحشت میکنم، شاید با تغییر نقش و شروع بازی حالا گیرت آوردم فلان فلان شده، چیزی مانند این بگویم «خوب، من همیشه فکر می کردم می شود روی تو حساب کرد ولی الان می بینم که اشتباه می کردم.» در خارج از حوزه آگاهی خودم، امیدوار هستم که شما با بازی «به من لگد بزن» به من پاسخ دهید و ذخیره نوازشی من را پر کنید.”
“هرگاه افراد وارد بازی می شوند تا با سلطه جویی نوازش به دست آورند، آنها واقعیت را نادیده می گیرند، یعنی انتخابهای بسیاری را که به عنوان یک شخص بزرگسال در اختیار دارند تا از راه های مثبت نوازش بگیرند، نادیده می انگارند.”
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید