از آغاز شروع کنیم
تصور کنید که می خواهید به سفری بلند مدت بروید. اولین کاری که باید بکنید مشخص کردن مقصد است. بعد از آن، باید نقشه ای فراهم آورید که به بهترین شکل شما را به مقصد برساند. همه روزه قبل از اینکه به سفرتان ادامه بدهید، به نقشه نگاه می کنید تا جایگاه فعلی تان را مشخص سازید. زندگی تا حدود زیادی به همین شکل است.
وقتی درباره ی ارزش ها، پنداره ها، ماموریت، مقصود و هدف های تان تصمیم گرفتید، کار بعدی این است که نقطه ی شروع خود را مشخص سازید. امروز دقیقا کجا هستید، در چه موقعیتی به سر می برید. در هر یک از زمینه های مهم زندگی، به خصوص زمینه های مرتبط با اهداف تان در کجا واقع شده اید؟
اگر می خواهید در بهترین حدی که می توانید قرار بگیرید و به آنچه امکانش وجود دارد برسید، باید با خود صادق باشید، باید مبداء حرکت خود را مشخص نمایید. باید بنشینید و خود را به درستی تحلیل کنید، باید دقیقا تصمیم بگیرید که کجا هستید و از کجا شروع می کنید.
برای مثال، اگر می خواهید از وزن بدن تان کم کنید، اولین کاری که باید بکنید این است که خودتان را وزن کنید. از آن به بعد، از وزن بدن تان بعنوان معیاری برای اطلاع از اینکه آیا به سمت هدف خود پیشرفت می کنید، استفاده نمایید.
اگر می خواهید برنامه ی ورزشی ای شروع کنید، اولین کاری که باید بکنید این است که بدانید در حال حاضر چقدر ورزش می کنید. روزی چند دقیقه و هفته ای چند ساعت ورزش می کنید؟ چه ورزشی می کنید؟ جواب شما هر چه باشد، مهم این است که تا حد امکان دقیق باشید. بعد از این جواب، آن را بعنوان یک نقطه ی شروع در نظر می گیرید تا برنامه ی ورزشی آتی خود را بر اساس آن شکل دهید.
(منبع: هدف، برایان تریسی)
ادامه ی مقالات هدف را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید