پدیدهای به نام اخبار جعلی در رسانهها و کاربرانی که با هدف فریب خوردن، در معرض این اطلاعات غلط قرار میگیرند. موضوعی که این روزها به سبب دسترسی گستردهی مردم به اینترنت و شبکههای اجتماعی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. شایعاتی که برای تحریک احساسات کاربران و یا تخریب کسب و کارها به شکلی عجیب پخش میشوند و برخی از مردم آنها را باور میکنند.
تاثیر اخبار جعلی چگونه است؟
خبرهایی که از اکانتهای جعلی انتشار میابند، بیشک تاثیری منفی بر روی جامعه و افکار عمومی میگذارند. اطلاعاتی که با کمی تامل و جستجو میتوان به اشتباه بودن آن پی برد اما افراد ترجیح میدهند بجای این کار، بخاطر اتفاقی که نیافتاده و موضوعی که صحت ندارد دچار ترس و وحشت شوند. تاثیرگذاری این مسئله، در طی این سالها باعث شد دولتها، بخش خصوصی و صاحبان برندهای مشهور ارتباطی دنیا از جمله فیسبوک، توئیتر و … پروتکلها و قوانینی سختگیرانهای را در راستای جلوگیری از پخش اینگونه اخبار اعمال کنند. اما با وجود چنین اقداماتی، هنوز هیچ فرد و یا کسب و کار شناخته شدهای از خطر روبرو شدن با اخبار جعلی در امان نمانده.
چرا این شایعات را باور میکنیم؟
سوالی که پیش میآید شاید این باشد که: چرا با وجود اینکه بارها در معرض این اخبار قرار گرفتهایم، باز هم برای مدتی فریب آنها را میخوریم و دروغهای رسانهای را باور میکنیم؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که یکی از دلایل مهم حقیقت پنداشتن اخبار زرد و اشتباه، قدرت شبکههای اجتماعی و اینترنت است. گویی کاربران میخواهند در میان اطلاعات و خبرهای انبوهی که روزانه منتشر و با آن مواجه میشوند، سرگرم داستانهایی جنجال برانگیز شوند تا برای مدتی از واقعیتِ موجود و رویدادهای تکراری دور بمانند. اتفاقی که شاید برای منتشرکنندهی خبر و جامعهی هدف او (مردم) جالب و مفرح باشد اما در واقع سوژهی خبر را گاه با صدمات جبرانناپذیر روبرو میکند.
اخبار جعلی و کسب و کارهایی که نشانه گرفته شدند:
همواره در طی این سالها بسیار خواندهایم که کسب و کارهای شناخته شده، مورد سوءقصد خبری قرار گرفتهاند و برخی از آنها برای شفافسازی و مبرا شدن از این پیشامد، بیانهای رسمی خطاب به مشتریان و مخاطبان خود منتشر کردهاند. برای مثال همین چند ماه پیش و در اوج بحران کرونا، دیجیکالا با خبر احتکار ۵ میلیون ماسک تنفسی در انبار خود، از طرف صداوسیما روبرو شد. موضوعی که به سرعت به ترند توئیتر تبدیل شد و اغلب مردم و حتی صاحبان دیگر کسب و کارها به آن واکنش نشان دادند. عدهای گزارش پخش شده را باور کردند و عدهای نیز بنا به سابقهی شایعاتی از این دست، مهر جعلی بودن بر روی آن زدند. اقدامی که دیجیکالا بلافاصله انجام داد، انتشار بیانهای رسمی مبنی بر کذب دانستن این خبر بود.
البته که این موضوع تنها به کسب و کارهای ایرانی خلاصه نمیشود. عمدهی افراد و کمپانیهایی که به هر دلیلی مورد توجهی رسانهها هستند، هر چند وقت یکبار با معضلی به نام اخبار جعلی مواجه میشوند. از جمله کمپانی مشهور پپسی Pepsi که به دلیل دستکاری سخنان مدیرعامل خود از سوی چند وبسایت خبری با بایکوت شدید مشتریانش در توئیتر و تهدیدات جدی از سوی آنها روبرو شد. خانم نویی Nooyi صاحب این شرکت، به دلیل مخالفت با سیاستهای ترامپ و مواضع او، در مصاحبهای پس از بیان دلایل خود عنوان کرد: “انتخابات به پایان رسیده است.” .”من فکر میکنم باید برای کسانی که از طرف مقابل حمایت میکردند، سوگواری کنیم. اما در حال حاضر ما باید دور هم جمع شویم و زندگی باید ادامه پیدا کند.” او حتی پیروزی در انتخابات را به ترامپ تبریک گفت. اما این خبرگزاریها از اختلاف عقیدهای موجود به نوعی سوء استفادهای انجام دادند و در پیادهسازی مصاحبه وی این جملهی جنجالی را به عنوان تیتر اصلی خبر اعلام کردند: ” طرفداران ترامپ باید تجارت خود را به جایی دیگر منتقل کنند.” این مطلب از خوانندگان درخواست کرد که سهام خود را در پپسی بفروشند. اتفاقی که پس از آن شکایت پپسی از این رسانهها و انتشار بیانهای در جهت شفافسازی را در بر داشت.
در مقابله با این اخبار بهتر است بدانیم:
اینکه به عنوان مشتری دیجیکالا، پپسی و یا هر برندی دیگر این اخبار را باور کنیم یا نه به سطح اعتماد و آگاهی ما از آن برند و انتشارکننده خبر بستگی دارد. کافیست تا با کمی فکر و مشورت با افرادی خبره در این زمینه، به درک درستی از خبر برسیم. لازم نیست هیجانزده رفتار کنیم و یا اگر منافع خود را در خطر دیدیم اقدامی تخریب برانگیز انجام دهیم. آنچه منتشرکنندههای اخبار جعلی میخواهند همین واکنش آنی و سوء برداشت شماست. ما به عنوان مخاطب باید تلاش کنیم تا با بررسی صحت و سقم اخبار از سوی رسانههای معتبر و افراد و کسب و کارهایی که نشانه گرفته شدهاند، نقشی کارساز در توقف زنجیرهی پخش اخبار جعلی داشته باشیم.
بهترین راه این است که از جاهای معتر مرجع خبر هستن خبر های روز رو بخونیم و درگیر اخبار چرت نشیم