کارمندان بدقلق : چه وقت باید از دعوا کنار کشید؟
دنیس، نماینده ی فروش، و نانسی، مدیر بازاریابی، مشغول فریاد کشیدن بر سر همدیگرند. جر و بحث آنها ریشه در شکایت یکی از مشتریان دارد. آن مشتری ماجرایی را درباره ی یکی از رقبا روی وبسایت شرکت دیده و به دنیس گفته است که می خواهد فورا آن را از روی سایت بردارند. با این همه، دنیس به او قول انحصاری را داده بود.
اما نانسی از حدف داستان امتناع می کند. او امیدوار است با آن شرکت رابطه ی کاری برقرار کنند. او به همه گفته است که دنیس حق نداشته است تا به تنهایی قولی بدهد؛ که درست است.
روز بعد، دنیس بدون تایید نانسی داستان را حذف می کند. مخالفت شدت می گیرد. دنیس و نانسی از طریق ایمیل به هم می تازند و بعد، در حالیکه طرف های دعوا از مواضع خود دفاع می کنند، کل پرسنل درگیر ماجرا می شوند.
عادی به نظر می رسد؟ این نوع به هم پریدن ها هر روز در جو کاریِ دائما پر تنش ما به وقوع می پیوندند. وقتی مردم سراسیمه و مضطرب باشند، هر چیزی ممکن است به نظر شبیه یک بحران باشد.
جالب اینحاست که، این وضعیت همانطور که توصیف شد به احتمال زیاد هیچ تاثیر واقعی بر ترازنامه نخواهد داشت. احتمالا مشتری تبلیغاتی، نه جلوی انتشار آگهی تبلیغاتی اخیر، انحصاری یا غیر انحصاری را می گیرد، و نه داستان را از روی وبسایت برمی دارد.
حتی اگر اینطور باشد، وضعیت هایی مانند این وقتی حل و فصل نشده به حال خود رها شوند، ممکن است به مرور زمان مبدل به تعارضاتی تمام عیار شوند.
اگر دو طرف اصرار کنند که حق با آنهاست و از کوتاه آمدن امتناع کنند، هزینه افزایش می یابد، کلمات تهدید آمیز و احساسات خشن که هیچ وقت از یاد نمی روند، می توانند محیط کار را برای هر کسی ناخوشایند سازند. بنا به گفته ی استوارت لوین، پایه گذار امور حل و فصل و نویسنده ی کتاب “تبدیل تعارض به همکاری”، تمایل برای برنده شدن در یک اختلاف نظر (هر چقدر هم بی اهمیت)، می تواند”ذهنیت سلطه” را بوجود آورد که ممکن است بزرگ تر از خود مساله باشد.
دانیل جی. کاناری کارشناس تعارضات بین فردی می گوید، قضیه ی مطرح شده در کانون جر و بحث نمی تواند به اندازه ی آسیب وارد آمده بر روابط و عزت نفس که احتمالا در پی آن می آید، اهمیت داشته باشد.
اختلاف عقیده درباره ی یک مساله ممکن است عملا بیشتر درباره ی کسی باشد که سعی می کند موضع مسلطی برقرار سازد.
پس هنگامی که شما در یک تعارض سطح پایین درگیر می شوید، نفس عمیقی بکشید و تصمیم بگیرید که آیا تشدید کردن آن ارزشش را دارد یا خیر.
در مقالات بعدی چند نکته برای هدایت تفکر شما در این زمینه می آوریم!
(منبع: چگونه با کارمندان بد قلق رفتار کنیم، آر.برایتون باون و همکاران)
ادامه ی مقالات “کارمند بدقلق” را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید