کارمندان بدقلق : مسیری برای حل و فصل تعارضات
- درست است، بعضی از تعارضات را نمی توان حل کرد، مگر اینکه یک طرف یا هر دو طرف از چیزی بگذرند؛ و بعضی از درگیری ها را هیچ وقت نمی توان حل کرد، چون یک یا چند طرف درگیر ترجیح می دهند بجنگند تا مسائل را حل کنند. اما اگر تمایل دارید از این ایده نشات بگیرید، ایده ای که شما و طرف های شما در تعارض را می تواند کاملا در بر بگیرد، راه حلی خط شکن که همه را راضی می کند، این توصیه های دیگر کارشناسان به کار می آیند:
-
سعی نکنید نیازهای کارمندان را حدس بزنید!
مربیان حل و فصل تعارض برای توضیح از مثال “پرتقال”، یکی دیگر از مثال های کلاسیک فولت، استفاده می کنند.
مادری دو فرزند دارد و یک پرتقال دارد. بچه ها بر سر پرتقال دعوا می کنند، بنابراین مادر آن را به دو نیم می کند و به هر یک نصفی از آن را می دهد. اما همانطور که معلوم می شود، موقعی که یکی از بچه ها گرسنه بود و می خواست این میوه را بخورد، دیگری فقط پوست آن را می خواست؛ اما با نصف کردن پرتقال هر طرف فقط نیمی از آنچه را که می خواست بدست آورد.
این داستان، یک سمبل کاری قدیمی در حل مساله را نشان می دهد که در کشف و بررسی خواسته یا نیاز اصلی و واقعی، کوتاهی شده است.
نصیحت کارشناسان این است: وانمود نکنید که می توانید تمام آنچه در جریان است، درک کنید. با پرسیدن چند سوال، پیشنهاد راه حل های جایگزین و بررسی پاسخ های تمام طرف های درگیر، به همه چیز پی ببرید.
-
وظیفه ی اصلی شما درک طرف دیگر است
دفعه ی بعد که می بینید یک درگیری در حال شکل است، شاید متوجه شوید که هر دو طرف بر نیازها و آرزوهای خود پافشاری می کنند و به همدیگر می گویند که چرا طرف مقابل اشتباه می کند. کارشناسان این را “مارپیچ دفاع/حمله” می نامند و در اینجاست که بیشتر ما برافروخته و عصبانی می شویم.
مربیان حل و فصل تعارض، استفاده از کلمات خنثیِ “باز بودن” و “اطلاع رسانی” را توصیه می کنند تا طرف دیگر تشویق شود، راحت حرف خود را بزند.
اظهاراتی مانند “می دانم که هر دوی ما نسبت به X نگران هستیم، اما من هم متوجه شدم که Y برای شما بسیار مهم است؛ تمایل دارم این را بهتر درک کنم”، فرد دیگر را تشویق می کند تا درباره ی خواسته ها و نگرانی های خود صحبت کند. عادت کنید که به موضع و نیازهای طرف مقابل بها دهید.
-
روی علایق مشترک تمرکز کنید، نه اختلاف ها
تمرکز کردن، نخست روی روش هایی که شما با طرف مخالف خود هم عقیده هستید، شما را به توافق نزدیک تر می سازد. بحث درباره ی اختلاف ها بدون مشخص کردن و بازگشت به زمینه های مشترک، باعث وسیع شدن شکاف بین شما و طرف مخالف خواهد شد.
(منبع: چگونه با کارمندان بد قلق رفتار کنیم، آر.برایتون باون و همکاران)
ادامه ی مقالات “کارمند بدقلق” را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید