چگونه از طریق تلفن به خواسته های خود برسید
مطلبی را درباره یک آدم مشهور میدانم که دارای هتلهای زنجیره ای در کشورهای مختلف است. این شخص که در اینجا نامش را اد می گذاریم، همه ساله هزاران نفر را استخدام یا اخراج می کند. از مؤسسات بزرگ مالی وام می گیرد و به مؤسسات خیریه کمکهای سخاوتمندانه می کند. نام اد در صنعت هتلداری بسیار شناخته شده است. او مغز تصمیم گیرنده همه تشکیلات خود است. من با همسر او که اسمش را سیلویا می گذاریم، دوست هستم و برای تشکیلات شوهرش کارهای مشاوره ای انجام دادم. بعداز ظهر روزی سیلویا مرا به صرف چای دعوت کرد و بعد ضمن عذرخواهی از اینکه روز تعطیل مستخدمه خانه است، گفت کارها را باید خودمان بکنیم. در حالی که در پاسیو نشسته بودیم و میخواستیم چای بنوشیم، تلفن زنگ زد. سیلویا عذرخواهی کرد تا به تلفن جواب بدهد. شنیدم سیلویا می گفت: «نه متأسفم، او در خانه نیست. می توانم به او بگویم چه کسی زنگ زد؟.. نه، نمیدانم چه زمانی برمی گردد. اما اگر خودتان را معرفی کنید… نه، گفتم نمیدانم ایشان کی برمی گردند… بله، به ایشان می گویم که شما زنگ زدید.» وقتی سیلویا به پاسیو برگشت، مشخص بود که ناراحت شده است. من که موضوع تماس تلفنی همیشه برایم جالب است نگاه پرسشگری داشتم.
سیلویا که متوجه کنجکاوی من شده بود گفت: «این احمق خیال می کند می تواند از او پول بگیرد.» بعد خندید. حالتش مرا به پرسیدن بیشتر تشویق نمود. معلوم شد او یکی از کارکنان مسئول جمع آوری اعانه برای یک بنگاه خیریه بود. او در طی دو هفته قبل که اد در محل کارش حضور نداشت دوبار زنگ زد. اما حتی یک بار با من سلام و علیک نکرد، نپرسید که حالم چطور است. به خاطر مزاحمتش هم عذرخواهی نکرد. این موضوع سیلویا را راضی نکرده بود. نکته مهم: وقتی به منزل کسی زنگ می زنید، با همسر او سلام و علیک کنید و وقتی به اداره زنگ می زنید، هوای منشی را داشته باشید.
سلام بدهید
هرگاه به خانه کسی زنگ میزنید، با کسی که جواب میدهد سلام و احوال پرسی بکنید. هرگاه بیش از یک یا دوبار به اداره او زنگ میزنید، با منشی او دوست شوید. کسی که آنقدر به مقام بلندپایه نزدیک است که به جای او به تلفن جواب می دهد، از این توانمندی برخوردار است تا روی او تأثیر بگذارد.
سری مقالات چطور با هر شخصی صحبت کنیم را دنبال کنید
دیدگاهتان را بنویسید