پذیرای مشکلات افراد مورد علاقه ی خود باشید
خیلی ناراحت کننده است که بیشترین عشق خود را نثار کسانی می کنیم که کمترین قید و شرط را در عشق به آنان داریم. به عبارت دیگر، در حالیکه به آسانی از جنبه ها و طرز تفکرهای منفی یک شخص غریبه چشم پوشی می کنیم یا آن را نادیده می گیریم، اما برای مان سخت است همین رفتار را در مورد فرزندان یا همسر خود داشته باشیم.
یکی از دوستانم که متوجه توقع های زیادم از فرزندانم شد، من را متوجه این مسئله کرد. او گفت: “به ظاهر در بسیاری از زمینه های مسئولیت پدری خود موفق هستی؛ اما آیا حواست هست که از فرزندان خود توقع زیادی داری که همواره با حرارت و شاد باشند؟ آیا می دانی چه توقع سختی از آنها داری؟”
این حرف ضربه ی سختی برای من بود! مواجه شدن با این حقیقت سخت بود؛ اما او کاملا حق داشت و با این اظهار نظر دریچه ی جدیدی را به روی من گشود. من نیز با این حقیقت موافقم که اکثر مردم در بیشتر مواقع خوشحال نیستند.
من معتقدم که کاملا موفق بوده ام که مردم را همانطور که هستند پذیرا باشم؛ ولی در مورد فرزندان خود، در مواقعی که احساسی غیر از شادمانی از خود بروز داده اند، عادت ناامید شدن را پرورش داده ام.
من آموخته ام که مانند بیشتر مردم، بیشترین توقع های خود را از کسانی داشته باشم که بالاترین میزان عشق را به آنها دارم. به موارد واضح بیندیشید: اگر همسایه ای لیوان شیری را روی زمین بریزد، احتمالا در واکنش به این اتفاق خواهید گفت: “نگران نباش، تمیز می کنم.” ولی اگر فرزندتان همین کار را بکند، آیا همین را خواهید گفت؟
این در حالی است که فرزندان خود را از صمیم قلب دوست دارید. یا احتمال دارد به رغم شباهت زیاد در هر دو مورد، پذیرای عادت های آزاردهنده و در عین حال “بی منظور” دوست خانوادگی خود باشید؛ اما از عادت های رفتاری آزاردهنده ی همسر خود تا حد جنون احساس عصبانیت کنید.
نمی خواهم مطلب را در رابطه با علل این دوگانگی ارزشی زیاد تجزیه و تحلیل کنم. من معتقدم این مطلب که توقع فراوانی از افراد مورد علاقه ی خود داریم، مهم ترین مطلب است. باید آنها را بی قید و شرط دوست بداریم. مهم ترین امر یاری دهنده به من، تمرین به یادآوردن این امر بود که افراد در به کار گیری روش های خود به شیوه های مختلف عمل می کنند.
لازم بود که به فرزندان خود و روش های آنها دقیقا به صورتی احترام بگذارم که همواره سعی کرده ام به دیگران بگذارم و این روش، اثر خود را گذاشت!
من معتقدم فرزندانم تمایل خالصانه ی من را به قضاوت کمتر و عشق بی قید و شرط بیشتر احساس کردند. من نیز مشابه همین، عشق را از سوی آنان احساس کردم. چنانچه این امر را بعنوان اولین اولویت در حفظ روابط با افراد مورد علاقه ی خود بپذیرید، فکر می کنم پاداش خود را از طریق عشق آنان دریافت می کنید.
(منبع: از کاه کوه نسازید، دکتر ریچارد کارلسون)
ادامه ی مقالات خانواده ی موفق را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید