همزیستی در برابر وابستگی طبیعی
یک نمونه واضح و مشخص از همزیستی سالم را می توان بین فرزند و والدین یافت. وقتی که بچه به دنیا می آید او کاملا کودک است. او هنوز توانایی برای حل مسائل و یا حمایت از خودش را ندارد. این اعمال می بایست بوسیله والدین انجام شود و آنها برای انجام این کار از حالات نفسانی بالغ و والد خود استفاده می کنند. “استن” و “ولامز” و “کریستی هیگ” پیشنهاد کرده اند که در مورد این همزیستی سالم بین والدین و فرزند از اصطلاح “وابستگی طبیعی” استفاده کنیم.
“به یاد داشته باشید که در یک همزیستی سالم، طرفین هیچ یک از حالات نفسانی خود را نادیده نمی گیرند.”
از آنجایی که نوزاد هنوز حالات نفسانی «والد» و یا «بالغ» را ندارد، نمی تواند آنها را نادیده بگیرد. ولی به هر حال، والدین دارای حالت نفسانی «کودک» هستند. برای پرهیز از همزیستی ناسالم، والدین می بایست از نیازهای «کودک» درون خود آگاه باشند و راههایی را برای برآورده کردن آنها بیابند، حتی زمانی که بسیار درگیر نگهداری از کودک هستند.
همزیستی و پیش نویس زندگی انسان
بنابراین در پرورش و نگهداری ایده آل، شخصی که از کودک نگهداری می کند از منابع حالات نفسانی «والد» و «بالغ» خود به شکل مناسبی استفاده می کند. در حالی که «کودک» درون خود را نادیده نمی گیرد. همچنان که کودک بزرگ می شود، والدین احتیاجات او را در مراحل مختلف رشد تامین می کنند. در هر مرحله، کودک بیشتر و بیشتر به منابع خود دست می یابد و بنابراین به ندرت نیاز دارد که به والدین خود تکیه کند.
در وضعیت ایده آل، والدین در حالی که به حمایت از کودک در زمینه هایی که هنوز نیاز دارد ادامه می دهند، او را به سمت این جدایی مناسب تشویق می کنند.در این روند ایده آل، همزیستی شدید اولیه بین کودک و والد به تدریج شکسته می شود.
“نتیجه نهایی این است که وقتی کودک به دو نوجوانی می رسد، هر دو طرف بدون همزیستی ارتباط برقرار می کنند و قادر هستند که مستقل باشند و تماس را هروقت که بخواهند قطع و وصل کنند.”
مشکل اینجاست که در عالم واقع والدین ایده آل وجود ندارند. هرقدر هم که مادر و پدری پرورش و نگهداری کودک را به خوبی انجام دهند، کودک روند رشد را به گونه ای طی می کند که بعضی نیازهایش برآورده نشده باقی می مانند.
این واقعیت کنش پیش نویسی همزیستی را در زندگی بزرگسالی آشکار می سازد. هر همزیستی کوششی است برای برآوردن نیازهایی که در روند رشد دوران کودکی برآورده نشده اند.
مانند همه رفتارهای پیش نویسی، شخصی که در همزیستی بسر می برد روشهای نامتناسب با زمان حال را در تلاش خود برای برآوردن نیازهایش به کار می گیرد. این روشها بهترین روشهایی بودند که او در کودکی می توانست پیدا کند، ولی در زندگی بزرگسالی دیگر مناسب نیستند. در همزیستی، شخص اختیارها و انتخابهای خودش را به عنوان یک شخص بزرگسال نادیده می گیرد. این نادیده گرفتن خارج از حوزه آگاهی او انجام می شود.
“هنگامی که در همزیستی بسر می بریم، نادانسته وضعیتهای قدیمی دوران کودکی را بازنوازی می کنیم که در آنها نیازهای برآورده نشده را حس می کردیم. ما یک بار دیگر رابطه ای را که در گذشته بین ما و والدینمان و یا جانشینان آنها وجود داشت برقرار میکنیم و به بازنوازیوضعیت می پردازیم تا تلاشی را به عمل آوریم که در نتیجه آن بتوانیم شخص مقابل را برای برآوردن نیازهای برآورده نشده خود زیر سلطه ببریم.”
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید