همه ما به کرات این ضرب المثل را شنیدیم که شکست پل پیروزی است اما آیا این واقعیت در مورد شکست کسب و کار هم وجود دارد؟ آیا یک کارآفرین می تواند پروژه شکست خورده خود را نجات دهد؟ آیا یک مدیر کسب و کار میتواند از تجربه شکست خود مسیری برای پیروزی و موفقیت بسازد؟ چه کسانی بهتر در این مسیر حرکت می کنند و نتیجه فعالیت آنها موفقیت آمیز است؟
حقیقتا خارج شدن از زیر فشار شکست کسب و کار و تبدیل کردن آن به پلی برای موفقیت سخت است اما با انجام چند راهکار می توانیم کار را انجام داد و به آینده کسب و کار موفق بود.
باید دلایل شکست کسب و کار مشخص شوند
اصولاً هم در مورد موفقیت و هم در در مورد شکست یک پروژه همیشه باید ابزارهای آنالیز و تحلیل در اختیار باشند. وقتی که شما به تجزیه و تحلیل فعالیت های خود می پردازید می دانید که در کدام قسمت از کار خود ضعف دارید و کدام قسمت از کار به شما کمک کرده است. بنابراین در صورت شکست کسب و کار خود حتماً موارد زیر را رعایت کنید:
- ابزار های مشخصی برای آنالیز فعالیت کسب و کار خود داشته باشید
- همیشه وضعیت کارکنان و شرایط کاری آنها را رصد کنید
- میزان رضایت مشتریان یا نارضایتی آنها را نسبت به محصولات و خدمات خود بررسی کنید
- اصلی ترین عواملی که به شکست کسب و کار شما کمک کرده اند شناسایی کنید
- سعی کنید که ریشه مشکلات را پیدا کنید و برای آنها توجیه داشته باشید
- حوزه های مختلف مالی و غیرمالی را بررسی کنید و اولویت بندی داشته باشد.
در انتهای این مرحله شما باید دلایل اصلی شکست حوزه فعالیت خود را مشخص کنید و باید فهرستی داشته باشید که به مرور زمان برای هر کدام از آنها به دنبال پاسخ بگردید.
نقاط قوت مدیران و کارمندان مشخص شود
بخش زیادی از شکست کسب و کار به فعالیت نیروی انسانی در آن محدوده مربوط میشود. مدیران بهعنوان اشخاص تصمیمساز و کارکنان به عنوان مجریان باید وظایف خود را انجام دهند و نسبت به کسب و کار خود تعهد نشان دهند. این مورد دومی است که شما باید در مورد کسب و کار خود بررسی کنید و ابزارهای دقیقی برای تحلیل آنها داشته باشیم.
خوشبختانه نرم افزارهای زیادی امروزه ساخته شده که امکان ارزیابی عملکرد کارکنان را به شما می دهند. شما به کمک این ابزار باید پاسخ سوالات زیر را پیدا کنید:
- چه تعداد از کارکنان به شکل استاندارد و دقیق در محل کار خود حضور داشتند
- ساعت کاری استاندارد کارکنان به چه صورت از و عکس العمل آنها به چه شکل بوده است
- میزان مرخصی گرفتن کارکنان و خروج آنها از کسب و کار به چه شکل بوده است
- کدام یک از کارکنان در انجام وظایف خود موفق تر عمل کرده است
- شما به عنوان مدیر چه تغییری در فضای کسب و کار خود به وجود آورده اید
- زمانبندی و فعالیت شما چه تفاوتی با کارکنان دیگر شرکت دارد؟
انجام این مرحله از این جهت اهمیت دارد که شما به درک دقیقی از رفتار تکتک کارکنان و رفتارهای مدیریتی خود می رسید. بنابراین این امکان برای شما فراهم است تا از شکست کسب و کار خود درس بگیرید و در به کارگیری نیروهای کاری حساسیت بیشتری به خرج دهید.
در مورد دلایل ضعف مدیر یا کارکنان توجیه وجود داشته باشد
با عبور از مرحله قبل در حال حاضر شما باید فهرستی از کارکنان و مدیران میان رده داشته باشید و برای فعالیت هر کدام از آنها امتیاز یا نمره خاصی در نظر گرفته باشید. طبیعتاً هر کدام از این افراد نمره بالاتری گرفته باشد یعنی وظایف خود را به درستی انجام داده و هیچ ربطی بین آنها و شکست کسب و کار وجود ندارد.
اما در مورد کسانی که در فهرست شما امتیاز پایین نیاورده اند به دنبال توجیه بگردید و به سوالات زیر پاسخ دهید:
- چه دلیلی برای کم کاری این افراد وجود دارد
- آیا شرایط کسب و کار شما برای رضایتمندی کارکنان مناسب است
- آیا به مشکلات مالی و غیر مالی کارکنان خود توجه کرده اید
- آیا برای آنها آموزش مناسب سالانه در نظر گرفته اید
- آیا با کارکنان خود جلسه گذاشته تا مشکلات آنها را درک کنید
این سوالات و چندین سوال دیگر باید از خودتان بپرسید تا ببینید که همه مدیران یا کارکنان چه ضعفی داشتند و دلیل ضعف آنها چیست.
برای خروج از شکست کسب و کار استراتژی مشخصی تعیین شود
همه موارد قبلی برای پیدا کردن مقصر شکست کسب و کار بود و شما با انجام آن می توانید درک درستی از سال گذشته یا استراتژی های قبلی خود داشته باشید. بیش از این در فضای پلیسی نمانید و سعی کنید با توجه به تحقیقاتی که داشتهاید عکس العمل مناسبی برای موفقیت کسب و کار خود انجام دهید.
در این مرحله از تحقیقات باید به دنبال استراتژی بگردید سعی کنید که از فاز شکست جدا شده و گامهای اولیه موفقیت خود را بردارید. در این بررسی ها باید مشخص کنید که:
- تامین منابع مالی شما به چه شکلی صورت می گیرد
- از چه کسانی به عنوان نیروی کار برای ادامه فعالیت شرکت خود کمک بگیرید
- برای حضور در بازار و رقابت چه برنامهای دارید
- چگونه می خواهید محصول را به دست مشتریان برسانید و مسیر فروش شما چیست
- آیا روش متفاوتی برای تبلیغات و بازاریابی در نظر گرفتهاید
در واقع در اینجا از شما انتظار می رود که تمامی دلایلی که برای شکست کسب و کار خود آورده اید در اینجا تحلیل کنید و ببینید که بهترین مسیر برای خروج از این بحران چیست. گاهی برای یک کسب و کار فقط تغییر مسیر فروش میتواند تاثیر چشمگیری در میزان موفقیت آن داشته باشد.
نیروی کار زبده جایگزین نیروهای ضعیف شود
اینکه شما نسبت به کارکنان خود متعهد بمانید و سعی کنید که آنها را در هر شرایطی حفظ کنید خبر بسیار خوبی است. ولی حقیقت تلخ ماجرا این است که شما در بررسیهای خود متوجه خواهید شد که برخی از این کارکنان در شکست کسب و کار شما نقش داشته اند و در انجام وظایف خود کوتاهی کردند. در این جا چارهای جز اخراج برخی از نیروهای خود و جایگزینی آنها ندارید.
برای استخدام نیروی کار ایده پردازان قرار مصاحبه بگذارید و افراد جدیدی را هدف گذاری کنید که توانایی و قابلیت آنها با استراتژی های شما همخوانی داشته باشد. تیم مصاحبه خود را تغییر دهید و شرایط سخت تری برای استخدام نیروی کاری به کار ببرید تا حداقل مطمئن شوید که بهترین افراد را جایگزین می کنید. در جریان مصاحبه استراتژی مشخصی داشته باشید و به افراد شرکت کننده در جریان مصاحبه به شکل دقیق بگویید که به دنبال چه چیزی هستید و چه انتظاری از آنها دارید.
تغییر مدیریت می تواند کارساز باشد
همانطور که تیغ انتقادات تان را به سمت کارکنان دیگر می برید سعی میکنیم که ایرادات کار آنها را بفهمید لازم است که گاهی به سمت خودتان هم بررسی کنید و فعالیت خودتان را زیر تیغ انتقاد ببرید. گاهی استراتژی مدیریتی شما به شکلی نیست که نهایت بهره را از کارکنان ببرید و حتی مسیر هایی در نظر میگیرید که منجر به شکست کسب و کار می شود.
معمولاً طیف وسیعی از مدیران در این مرحله استعفا را به عنوان اصلی ترین راه فرار خود در نظر می گیرند. اما شما به عنوان مدیر نسبت به کارهایی که قبلا انجام داده اید مسئول هستید و اگر توانایی بازگشت آنها را ندارید حداقل باید یک مدیر توانا جایگزین خود کنید. احتمالاً در طول مدیریت خود با افراد زیادی سر و کار داشته اید که آنها را لایق تر از خود می دانید. بدون ترس آنها را جایگزین خود کنید و مطمئن باشید که موفقیت کسب و کار شما به تصمیمات سخت بستگی دارد.
الگو گرفتن از شرکتهای موفق برای عبور از شکست کسب و کار
این که در دنیای تجارت رقابت زیادی وجود دارد یک موضوع کاملاً طبیعی است. اما اینکه رقیب شما خیلی قدر است و رسیدن به آن ها برای شما تبدیل به یک آرزو شده دلیلی نمی شود که از آنها الگو نگیرید. در واقع آنها یک مسیر مناسب را پیدا کرده اند و در حال حاضر از شما جلوتر هستند و این می تواند تضمین کننده موفقیت شما هم باشد.
اگر واقعیت را قبول کنیم شما در حال حاضر وارد یک بحران خود ساخته شده اید و بهتر است که برای فرار از شکست کسب و کار از دیگران الگو بگیرید. البته این الگوبرداری باید تا زمانی پیش برود که شما از موقعیت فعلی خارج شوید و مسیر درستی پیدا کنید. از این لحظه به بعد میتوانید روی تصمیمگیریهای مدیریتی خود حساب کنید و مسیرهای جدیدی تعریف کنید تا به موفقیت برسید.
تحلیل بازخورد مشتریان و عکس العمل نسبت به آن
اینکه شما از شکایت مشتریان نهایت بهره را ببرید موضوعی است که به طرز فکر شما بستگی دارد. گاهی قسمت نظرات یا انتقادات در یک شرکت به مانند صندوق انتقادات ادارات است که هیچ وقت اعتراض های داخل آن خوانده نمی شود. گاهی هم زمان مناسبی برای مطالعه آنها گذاشته می شود تا نسبت به اعتراض مشتریان خود واکنش مناسبی نشان دهید و ایرادات خود را برطرف کنید.
وقتی که یک مشتری زمان میگذارد و بدون اینکه محل خرید یا فروشگاه خود را تغییر دهد، به شما اعتراض می کند یعنی برای کسب و کار شما اهمیت قائل است. پس شک نداشته باشید که ایرادی که در کار شما پیدا شده با شیوه های مختلف قابل برطرف کردن است و شما تنها باید به بازخوردهایی که از طرف مشتریان میگیرید اهمیت بدهید و با توجه به آن عکس العمل نشان دهید.
خروج از مرحله شکست کسب و کار نیاز به تحلیل وضعیت قبلی و داشتن استراتژی برای گامهای بعدی دارد. کسانی که این مراحل را به درستی انجام دهند راحتتر به موفقیت می رسند و می توانند در ادامه استراتژیهای جدیدتری به کار ببرند.
دیدگاهتان را بنویسید