راه هایی برای رهایی از دام بدهی (۱)
بدهی می تواند ضربه ای جدی به اعتماد به نفس شما وارد کند. افرادی که بدهکار هستند همیشه احساس گناه، شرم و ضعف می کنند و همه ی اینها از تعدادی عدد و رقم که روی کاغذ نوشته شده اند ناشی می شوند. در این مواقع به خودتان بگویید: “اینکه بدهکار هستم به این معنا نیست که آدم بدی هستم؛ فقط نتوانسته ام در مسائل مالی خوب عمل کنم.”
هر چقدر هم که بدهی تان زیاد باشد، باز هم می توانید تمامی آن را پرداخت کنید؛ هر چند که در ابتدا غیر ممکن به نظر برسد. بسیاری از افرادی که از عهده ی بدهی های سنگین خود برآمدند، به دنبال آن ثروتمند شده اند, چرا که با انجام این کار به قدرت اراده ی خود پی برده اند.
در اینجا چند نمونه از مهم ترین قدم هایی را که برای این کار می توانید بردارید با هم می خوانیم:
- با واقعیت روبرو شوید
وقتی با چند نفر در مورد بدهی های تان صحبت می کنید (افراد قابل اعتماد) می بینید که بدهی داشتن، چیز غیر عادی ای نیست و شما تنها فردی نیستید که بدهکارید. این کار باعث می شود، احساس بهتری پیدا کنید. مخصوصا به اعضای خانواده تان بگویید و برای شان توضیح دهید که می خواهید با کمک آنها از پس بدهی های تان برآیید.
- بیشتر از موجودی تان خرج نکنید
اگر برای خرید چیزی پول کافی ندارید، بابت آن وام نگیرید. البته این بستگی به این موضوع دارد که می خواهید این وام را صرف چه کاری بکنید. اگر می خواهید در شرکت تان سرمایه گذاری کنید یا خانه ای بخرید، وام گرفتن اشکالی ندارد. چراکه که سودی که در برابر این کار بدست می آید به گرفتن آن وام می ارزد.
اما کار عاقلانه ای نیست که برای مسافرت رفتن یا خرید یک دست مبلمان وام بگیرید. حتی وام ماشین که طرفداران زیادی هم دارد، ممکن است خطرناک باشد. چرا که اتومبیل پس از خرید، ارزش خود را از دست می دهد، و اگر نتوانید قسط ماشین را بپردازید و مجبور به فروشش شوید، ضرر زیادی متحمل می شوید.
منبع: (زندگی به همین سادگی، تیکی کوستن ماخر)
ادامه ی مقالات زندگی به همین سادگی را دنبال کنید…
سلام
وقت بخیر
مطلبی که نوشتید خوب بود، ولی شما توجه داشته باشید وقتی داریم میگیم بدهکاریم و بیکار در اصل یعنی بودجه ای وجود نداره که خواسته باشیم بر اساس اون خرجی داشته باشیم. در مورد وام گرفتن، مثلا آدمی مثل من با میلیون میلیون بدهی و ورشکستی و اقتصادی که خودتون دارید میبینید و هزینه ها واقعا وقتی درآمدی نیست گاهی اوقات واقعا مجبور میشم رو به گرفتن وام بیارم عین اینکه یه چاله بکنم که باهاش چاله قبلی رو پر کنم. شما واقعا نمیدونید اینجور وقتها چه فشاری به آدم میاد که مجبور میشه دردسر و برای خودش بخره. وقتی زنگت میزنن و چیزی ازت میخوان و تو حتی ۱۰۰۰ تومن نداری و همش فکر و سرزنش میکنی خودتو. فشار روانی از یه طرف فشار جوانب دیگه از طرف دیگه. اینجا دیگه منطق جواب نمیده. فقط دنبال یه طناب میگردی تا خودتو نگه داری هرچند بدتر. حرف خیلی خوبه ولی تو عمل واقعیت چیز دیگه است.
ممنون از سایتتون.
متشکرم ازاینکه باعث شدین سطح آگاهی من بالاتر برود
تشکر از مطالب ارسالی استفاده کردم از مطالب خوبتون