به فکر فرو رفتن
از جمله حرکاتی که معمولا از آنها به غلط برداشت می شود آنهایی اند که تفکر عمیق را نشان می دهند. “مجسمه ی متفکر”، ساخته ی آگوست رادین نمونه ی بارزی از حالت متفکرانه است که در آن فرد سرش را به دستش تکیه داده و کمی رو به جلو متمایل شده است.
گذاشتن دست ها بر روی گونه ها، نشان دهنده ی تفکر یا به نوعی تمرکز است. اگر چشم ها فعال باشند و مرتب پلک بزنند، این یعنی فرد به گزینه هایی که پیش رو دارد فکر می کند.
تفاوت اصلی میان فرد متفکر و کسی که خسته و کسل است، از روی میزان انرژی بدن فرد مشخص می شود. کسی که جدا مشغول فکر کردن است از خود اشتیاق و توجه نشان می دهد. این فرد نگاهی مشتاق دارد، سرش را به یک یا هر دوست تکیه داده و بدنش کمی رو به جلو متمایل شده است.
تکیه دادن سر روی دست ها، بر اثر خستگی یا اشتیاق فرد، مستلزم تماس دست با سر است که حرکتی اطمینان بخش محسوب می شود. چه خسته و کسل باشید و چه در حال فکر، به طور ناخودآگاه با این حرکت خود را آرام می کنید و به دوران کودکی بر می گردید. وقتی بی حوصله اید یا در فکر فرو رفته اید سرتان را روی یک یا هر دو دست تکیه می دهید. اگر می خواهید تفاوت بین این دو حالت را متوجه شوید، دقت کنید که نگاه فرد روی چه چیزی متمرکز شده است و دستان و انگشتانش کجا قرار دارند.
دست کشیدن به چانه
کسی که به چانه اش دست می کشد، نشان می دهد که در فکر فرو رفته یا در حال ارزیابی چیزی است. در این حالت، فرد چانه اش را با انگشت شست و اشاره لمس می کند. انگشت اشاره ممکن است لب بالایی را نیز لمس کند. در صورتیکه آن فرد ریش داشته باشد، احتمالا دستش را روی آن نیز می کشد.
هنری سیدونز، هنرپیشه ی قرن هجدهم، در کتاب خود به نام حرکات گویا، می گوید: “این حرکت نشان می دهد که مردی خردمند در حال ارزیابی یک مسئله و قضاوت درباره ی آن است.”
(منبع: زبان بدن به زبان آدمیزاد، الیزابت کونکه)
ادامه ی مقالات زبان بدن را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید