برای یافتن کتابی در زمینهی روانشناسی و مدیریت به کتابفروشیهای خیابان انقلاب سری زدم. ناگهان در قفسهی کتابها چشمم به کتابی تحت این عنوان (( ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم میدانستم )) افتاد. به جرأت میگویم که تنها دلیل خرید من جذابیت عنوانش بود. اهمیت زمان و عمر در همان لحظه بر من آشکار شد.
نویسندهی این کتاب، تینا سیلیگ مدرس دانشکده مهندسی دانشگاه استنفورد است. این کتاب نقل ماجراهای جذاب و حیرتانگیز افرادی است که نویسنده در مقام استاد، محقق، مشاور مدیریت و مربی کارآفرینی با آنان سروکار داشته است.
بعضی از این ماجراها در کلاسهای دانشگاهی، برخی در حوزهی مدیریت و اجرا، و شماری در خلال زندگی روزمره مردم اتفاق افتاده است.
نقطهی اشتراک همهی این افراد آن است که بر تمام الگوها و مفروضات از پیش تعیین شده در ذهنشان خط بطلان کشیده و از چشماندازی کاملاً متفاوت به همه چیز نگریستند.
نظر برخی افراد برجسته دربارهی این کتاب:
کتاب (( ای کاش ۲۰ ساله بودم میدانستم )) یک کیمیا و درّ بیهمتاست و هر اندیشه و عملی که از آن تأثیر پذیرد به بخشی از این کیمیا تبدیل خواهد شد. من در ماه گذشته دهها نسخه از آن را خریداری کرده و به عنوان جایزه به شرکت کنندگان در سمینارهایم اهداء کردم. این کتاب حاوی ماجراها و مثالهایی است که تینا سیلیگ هنگام تدریس در دانشکده مهندسی دانشگاه استنفورد و مرکز کارآفرینی و دانشکده طراحی به آنها تأکید کرده است، هدف این کتاب آزمودن شیوههای گوناگون برای تبدیل شدن به چیزی است که در توان شماست.
اِوان اِوان مکینتاش
استاد، سخنران و کارشناس برجستۀ رسانههای دیجیتالی
بسیار اندکند کسانی که مثل تینا سیلیگ تا این اندازه به اندیشههای خلاقانه بها داده، آنها را در محک تجربه گذاشته و در راه پیشرفت و گشایش زندگی مردم از آنها استفاده کنند. مطالعۀ این کتاب برای تمام کسانی که به ابتکار و نوآوری میاندیشند یک ضرورت است.
بسیار عالی، سمینار اگر جوان بودم (دکتر هلاکویی) رو هم پیشنهاد می کنم.
ممنون از پیشنهادتون
ممنون از پیشنهادتان
خواهش میکنم
این مطلب واقعا جذابه
بنده از مطالب سایت شما لذت بردم و استفاده کردم تبریک میگم سایت خوبی طراحی کردید خواستم از زحماتتون تشکر کنم، باز هم مطالب وبسایت شمارو پیگیری و استفاده خواهم کرد
باید حرکت و اقدام کنیم تا کارمون به ای کاش نرسه