پنج باور در یادگیری و آموزش کارکنان
۱. قبول این واقعیت که هر فرد میتواند یاد بگیرد:
با قبول چنین اصلی، اعتقاد به این باور نادرست که به کارمندان مُسن و آمادۀ بازنشستگی، نمیتوان مهارتهای شناختی، هیجانی و رفتاری خاصی را آموخت، مردود شناخته میشود. دیگر اینکه در هر گروه سنی، تعداد افرادی که قادر به یادگیری نیستند، اندک است و توجه و علاقۀ بزرگسالان نسبت به ادامۀ تحصیل و علاقۀ آنان نسبت به داشتن شغل دوم(پس از بازنشستگی)، میتواند نشانه و دلیلی بر توانایی آدمی برای یادگیری در همۀ مراحل سنی باشد.
۲. برای اینکه فرد بتواند مهارتی را یاد بگیرد، باید انگیخته شود:
انگیزش برای یادگیری باید با ادراک فرد از وضعیت خود، همراه باشد. به عبارت دیگر، فرد باید نسبت به عدم کفایت رفتاری، مهارتها، و دانش کنونی خود آگاه باشد و، در عین حال، تصویر روشنی از رفتاری که باید اقتباس کند، داشته باشد. آموزش دهندۀ صاحبنظر و با تجربه، نقش مهمی را در بر انگیختن شرکت کنندگان در هر دورۀ آموزشی برای یادگیری، به عهده دارد.
۳. یادگیری یک فرآیند فعال و پویاست و نه یک فرآیند انفعالی:
وقتی فرد در گروه به فعالیت میپردازد و همراه افراد دیگر مشغول انجام دادن کار خاصی میشود، در نتیجۀ این تلاش، نکات بسیاری را میآموزد و به شکلی فعال در امر یادگیری سهیم میشود.
۴. باید مواد و وسایل مناسب را برای یادگیری متوالی، در اختیار یادگیرندگان قرار داد:
این مواد و وسایل عبارتاند از: منابع و مآخذ کافی، مطالعات موردی مرتبط با وظایف شغلی افراد، آشنایی با فهرست مسائل و مشکلات، فضای مناسب برای شرکت دادن افراد در بحثها، مطالعه و نظایر آن. آموزش دهنده باید به وسایل کمک آموزشی دسترسی کامل داشته باشد و محدودیتها و ظرفیت هر روش یا وسیلۀ آموزشی را نیز بشناسد. گاه مدیران آموزش دچار اشتباه میشوند و در مواردی از جدیدترین سرگرمیها و وسایل آموزشی استفاده میکنند که برای یادگیری یک فعالیت و مهارت خاص، مناسب نیستند.
۵. روشهای یادگیری باید تا حد امکان متنوع باشند تا باعث خستگی یادگیرندگان نشوند:
آموزش دهنده باید تا آن اندازه از ظرافت عمل برخوردار باشد که روشهای یادگیری را برحسب مفید بودن آن برای یادگیری یک مطلب خاص، تغییر دهد. در مواردی که مؤثر بودن چند روش یادگیری به یک میزان است، باید از همۀ این روشها به نحوی استفاده کرد که عامل خستگی و کسالت، مانع از یادگیری مؤثر فرد نگردد.
(منبع: روانشناسی کار تألیف پروفسور محمود ساعتچی)
دیدگاهتان را بنویسید