کارمندان بدقلق :سوالاتی درباره ی روابط فردی و کاری (۱)
- آیا امکان دارد که با یک همکار یا شریک کاری، دوستی صادقانه ای داشت؟
از نظر بسیاری از افراد، آمیختن تفکر تحلیلی و سرد درباره ی نحوه ی موفق شدن در کار، با احساسات گرم و صمیمی شخصی نسبت به یک همکاری، باعث ناپدیداری بیش از حد یک وضعیت می شود. اما رونا لایتنبرگ، رئیس شرکت مشاوره ی مدیریت کلییرپیک کامیونیکیشنز Clear Peak Communications، عقیده دارد که این کار شدنی است.
وی در مصاحبه ای، اخیرا تاکید کرد که موفقیت در کسب و کار بستگی به این دارد که از تمام ثروت و قدرت شخصی تان در روابطی که با همکاران، مشتریان و شرکای کاری دارد، استفاده کنید. اما در روابط چند نقشی که کسب و کار و مسائل شخصی با هم توام می شوند، می بایست به ظرافت مراقب مسائل حاشیه ای باشید در غیر این صورت بهای سنگینی خواهید پرداخت.
- آیا امروز، برقراری روابط شخصی برای موفقیت حیاتی تر است؟
سازمان های بزرگ امروز، چنان به شدت ماتریسی شده اند که فرایندهای رسمی برای انجام کارها، زیر بار تمام خواست های تحمیل شده به آنها در حال فروپاشی هستند. شما به ندرت مجبور هستید برای به انجام رساندن همه ی کارها، ارتباطات فردی داشته باشید؛ اتحادهای استراتژیک با دوستان در دیگر واحدها.
اشتباه بزرگی که اکنون در بیشتر مواقع صورت می گیرد، این است که همه از طریق تلفن های همراه پیوسته در تماس هستند، اما آنها انحصارا روی وظایف متمرکزند و ارتباطات مثبت ضروری را برقرار نمی سازند.
- منظور از “شخصی کردن کسب و کار” چیست؟
رئیس یک انتشارات بزرگ یک بار به من گفت که شرکت او شبیه استودیوهای قدیمی فیلم سازی است که در آن، نیازهای مولفان، هرچه باشد، مد نظر قرار می گیرد. وی در زندگی شخصی مولفان خود درگیر می شود، زیرا وظیفه ی خود می داند تا از سنگینی مشکلات آنها بکاهد.
این مثال خوبی از شخصی کردن کسب و کار است. این بدان معنا نیست که سعی کنید از صمیمانه ترین روابط کاری خود پی به خصوصیات دوستان ببرید؛ بلکه به معنای این است که تمام شور و حرارت، جاذبه و ظرافت شخصیتی خود را به منزله ی روشی برای بهبود عملکرد، وارد اینگونه روابط کنید.
(منبع: چگونه با کارمندان بد قلق رفتار کنیم، آر.برایتون باون و همکاران)
ادامه ی مقالات “کارمند بدقلق” را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید