«بالغ» درون «کودک» یا «پروفسور کوچولو»
«بالغ» درون «کودک» نامی است برای مجموعه ای از روشهایی که کودک برای حل مشکلات خود در اختیار دارد. با بزرگ شدن کودک این روشها تغییر یافته و رشد میکنند. محققین روانشناسی رشد این تغییرات را به تفصیل مورد مطالعه قرار داده اند. اگر شما میخواهید درک کاملتری از « بالغ» درون «کودک» داشته باشید، لازم است که آثار این محققین را بخوانید. یقینا به عنوان یک کودک خردسال علاقمند بودم بدانم در دنیای اطراف من چه میگذرد. لیکن روشهایی را که به این منظور انجام میدادم، از نظر بزرگسالان منطقی نبود. من بیشتر متکی به برداشتهای شهودی و لحظه ای بودم. در حالی که چیزهای جدید را خیلی بیشتر و سریعتر از بزرگسالان فرا می گرفتم. این توانایی ذخیره شده، «پروفسور کوچولو» نامیده می شود.
در زندگی بزرگسالی، من هنوز می توانم به حالت نفسانی «کودک» خود برگردم و به شم و خلاقیتی که در خود دارم، دسترسی یابم.
«کودک» درون «کودک»
جین دختر شش ساله ای است که روی زمین دراز کشیده و در حال خواندن کتاب مدرسه اش است. در این موقع گربه ای وارد اتاق می شود. جین از بالای کتاب به او نگاه می کند و دستش را دراز می کند تا نوازشش کند. لیکن گربه که روز بدی را پشت سرگذاشته است، بازوی جین را چنگ می زند و خون در اثر خراش بیرون می زند.
در لحظه بعد، جین شش ساله تفکر را از یاد می برد. او به خود می پیچد و صدای فریاد او مادرش را به اتاق او می کشاند. پس از اینکه زخم، پانسمان میشود و بچه در آغوش مادر آرام میگیرد، جین تبدیل به نوزاد کوچکی می شود. به عنوان یک کودک شش ساله، او به حالت نفسانی «کودک» خود در وضعیت یک سالگی برمی گردد.
به عنوان یک بزرگسال، جین خاطراتی را از این صحنه جمع کرده است. اگر او این صحنه را به خاطر آورد، در ابتدا با «بالغ» درون حالت نفسانی «کودک» خود در وضعیت شش سالگی در تماس قرار میگیرد(خواندن کتاب). سپس او به «کودک درون کودک» تغییر وضعیت میدهد، یعنی کودک اولیه درون «کودک»، در حالیکه درد و ترس و وحشت از چنگ گربه، برایش زنده می شود.
کودکان خیلی کوچک جهان را به صورت حسهای بدنی و لمسهای بدنی تجربه می کنند. این باعث خواهد شد که انبوهی از خاطرات در کودک درون «کودک» شکل یافته و ذخیره گردد. به این دلیل است که «کودک درون کودک» گاهی اوقات «کودک فیزیولوژیک» نامیده میشود.
آیا هرگز یک سری از عروسکهای روسی را دیده اید؟ شما قسمت بالای خارجی عروسک را باز می کنید و عروسک کوچکتری داخل آن می بینید و سپس قسمت بالای خارجی این عروسک دوم را هم باز می کنید و عروسک باز هم کوچکتری داخل این عروسک پیدا می کنید. این یکی را هم باز می کنید و… .
نوع دوم الگوی ساختاری «کودک» شبیه همین عروسکهاست. در ساختار «کودک» شش ساله درون من، یک «کودک» کوچکتر مثلا سه ساله ای وجود دارد، که در درون آن هم «کودک» کوچکتری وجود دارد و این وضعیت بهمین ترتیب ادامه دارد. اگر شما درمانگر هستید این نمونه یکی درون دیگری را در نظر بگیرید، زیرا اغلب اوقات حائز اهمیت است که به ردیابی سنین مختلف «کودک» درون، که مراجع ممکن است این مسیر را در طول درمان طی کند، بپردازیم.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید