نادیده گرفتن ایجاد اعتماد و اعتبار در تبلیغات
رستوران کوچک یک محله که روی سایبانش نوشته است: “بهترین غذا”، در جلب اعتماد مردم مشکل دارد. شرکت سهامی میلیارد دلاری ای هم که برای تبلیغات در سوپربال (مسابقات فوتبال آمریکایی) دو میلیون دلار خرج می کند، دقیقا دچار همین مشکل است، اگرچه خودش متوجه آن نباشد.
افراط در ادعا و حجم بیش از حد گسترده ی تبلیغات، عملا باعث تنزل و کاهش تاثیر آن می شود. ولی ایجاد اعتماد، نکته ی اساسی در تبلیغات است. متاسفانه هر قدر تبلیغات خلاق و نوآورانه باشد و هر چقدر رسانه ی تبلیغاتی صحیح انتخاب شده باشد، بازهم در جلب اعتماد و اطمینان مخاطبان تاثیر زیادی نخواهد داشت.
معمولا پیام های تبلیغاتی از نظر مخاطبان یک جانبه است و بر محور سود شرکت و نه سود مشتری استوار است. از خودتان بپرسید که آیا شما هر چه را در آگهی های تبلیغاتی می خوانید، باور می کنید؟ خیلی از مردم باور نمی کنند. در نتیجه مردم کلا آگهی ها را نمی خوانند و به تبلیغات رادیویی و تلویزیونی هم توجه چندانی ندارند.
در حقیقت قضیه از این هم بدتر است. تبلیغات به نحوی، بر پیامی کاملا متضاد با آنچه مقصود اولیه بود، دلالت می کند. در برخی موقعیت ها “دلالت بر مفهوم متضاد” آنقدر قوی است که می تواند در نهایت به ضرر تبلیغ کننده تمام شود. فرض کنید یک شرکت تهیه کننده ی غذاهای دریایی در آگهی اش بنویسد: “آزمایشات نشان داده است که کیفیت غذای دریایی ایکس X کاملا سالم و بهداشتی است.” خواننده ی این آگهی با خود چه فکر می کند؟ “حتما بوده اند کسانی که از خوردن غذای دریایی ایکس مسموم شده اند، وگرنه دلیلی نداشت که آنها به این شکل از خودشان تعریف کنند.”
(منبع: سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی، آل ریس_لورا ریس)
ادامه ی مقالات روابط عمومی (PR) را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید