سازماندهی زمان در تحلیل رفتار متقابل: وقت گذرانی
دوباره به گروه برمیگردیم، آن سکوتی که بر گروه حاکم بود شکسته است و چند نفر از تجربیاتی که قبلا در گروه داشته اند سخن می گویند.
- «من قبلا در دبیرستان در چنین گروههایی بودم اما واقعا هیچوقت نفهمیدیم که جریان چیه.»
- «آره، می فهمم چی میگی، از چیزی که خوشم نمیاد سکوتهای طولانیه.»
- «میدونی چیه، فکر می کنم کسانی که این گروهها را تشکیل می دهند. حسابی پول در می آورند. وقتی که در این گروه ثبت نام کردم انتظار داشتم که…» و غیره.
این افراد که با یکدیگر گفتگو می کنند، یک وقت گذرانی را آغاز کرده اند. اغلب این کلمه را به شکل فعل استفاده میکنیم و می گوییم آنها دارند وقت گذرانی می کنند.
وقت گذرانی هم مانند مراسم و مناسک روند آشنایی دارد، ولی محتوای وقت گذرانی مانند مراسم خیلی سخت و منسجم برنامه ریزی نشده است. کسانی که وقت گذرانی می کنند می توانند بیشتر با سلیقه خود گفتگو را به پیش برند.
در هر وقت گذرانی، شرکت کنندگان راجع به چیزی صحبت می کنند، ولی هیچ کاری در مورد آن انجام نمی دهند. وقت گذرانها در تمرینات گروهی در مورد گروه صحبت می کنند و هیچگونه نشانه ای که نمایانگر این باشد که آنها چه خواهند کرد، نمی دهند.
نشانه آشکار وقت گذرانی این است که وقت گذرانی = وقت گذشته. اغلب اوقات وقت گذرانها در مورد آنچه که دیروز در جای دیگری اتفاق افتاده است صحبت می کنند به جای این که در مورد اینجا و حالا صحبت کنند. وقت گذرانی با گفتگوهای سطحی و پیش پا افتاده ای که معمولا در مهمانی ها شنیده می شود، مشخص می شود.
اریک برن برای وقت گذرانیهای معمولی اسامی جالبی گذاشته است. مردان ممکن است با صحبت در مورد «جنرال موتورز» وقت گذرانی کنند. در صورتی که زنها ممکن است در مورد « آشپزخانه» و «کمد لباس» گفتگو کنند، البته اگر نقش های سنتی زن و مرد را پذیرفته باشند. وقتی که والدین گرد هم می آیند. معمولا یک جلسه اولیا و مربیان تشکیل میشود.
«دندانهای اصلی جانی داره در میاد، دیشب تا صبح بیدار بودیم.»
«بله، یادم میاد وقتی که دو تا بچه ما در اون سن بودند..»
وقت گذرانیها معمولا از طریق حالات نفسانی «والد» و یا «کودک» به عمل در می آیند. در وقت گذرانیهای «والدی»، افراد عقایدی از پیش تعیین شده درباره جهان ابراز می دارند.
- «جوانها این روزها اصلا نمی دانند چکار دارند می کنند.»
- «بله میدونم. همین دیروز بود که..»
در وقت گذرانیهایی که از حالت نفسانی «کودک» سرچشمه می گیرند،
افراد به گذشته بر می گردند و افکار و احساسهایی را که در دوران کودکی داشتند باز نوازی می کنند.
- «این سکوت واقعا منو آزار می دهد.»
- «اوم من نمیدونم که اینجا باید چکار کنیم.»
بعضی از وقت گذرانیها را اگر در سطح اجتماعی نگاه کنیم «بالغ» به نظر می آیند. ولی اگر «مریخی» فکر کنید، حالت نفسانی «کودک» را مشاهده خواهید کرد.
«می دونی، وقتی که اینجا نشسته ایم، احساس می کنم همگی در کودک مطیع و سازگار خود هستیم.»
«خوب، ولی من فکر می کنم که الان در «بالغ» خودم هستم، منتهی شاید چند دقیقه بیش در حالت نفسانی «کودک» بودم.»
اریک برن این وقت گذرانی را «روانپزشکی تحلیل رفتار متقابل» نامید. این تبادل اطلاعات در سطح اجتماعی، رفتارهای واقعی را می پوشاند که اجتناب «کودک» درون است از آنچه که واقعا در بین افراد گروه می گذرد، البته واضح است که ما باید این ارزیابی خود را با مشاهده مستقیم لحن صدا و حرکات غیر کلامی بیازماییم.
وقت گذرانی عمدتا با نوازشهای مثبت همراه است ولی گاهی نوازشهای منفی هم به همراه دارد. در مقایسه با نوازشهایی که از مراسم و مناسک گرفته می شود، نوازشهای وقت گذرانی دامنه وسیع تری دارد ولیکن کمتر قابل پیش بینی است. بنابراین از حالت نفسانی «کودک» خود اینطور برداشت می کنیم که با ریسک نسبتا بزرگتری همراهند.
در روابط متقابل اجتماعی، وقت گذرانی نقش بیشتری دارد، زیرا از این راه افراد یکدیگر را برای تبادل نوازشهای عمیق تری که در بازیها و یا صمیمیت وجود دارد می یابند. ما در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید