ایده پردازان
ایده پردازان
عبارت مورد نظر خود را جستجو نمایید
B2B bertonix content marketing dmark Google Ads host HTML ISP NLP PR pwconf startupgrind video marketing آداب اداری اثر مرکب احتیاط در ریسک کردن است! اخبار جعلی اخبار جعلی و کسب و کارها اخلاق در کار از خوب به عالی استارتاپ گرایند استخدام استراتژی اقیانوس آبی استراتژی های اثر بخش تبلیغات استرس استودیو ایده پردازان استوری اینستاگرام اشتراک‌گذاری محتوا افزایش دنبال کننده در اینستاگرام افزایش ممبر الوپیک انتقاد اندروید انگیزه ایجاد انگیزه در کارکنان ایده ایده های جدید برای توسعه‌ ی کسب و کار در اینستاگرام ایده پردازان ایده پردازم ایلان ماسک و ده قانون موفقیت او ایمیل مارکتینگ اینستاگرام اینستاگرام مارکتنیگ اینستاگرام مارکتینگ بازار ارز بازار بورس بازار سکه بازاریابی بازاریابی ایمیلی بازاریابی اینترنتی بازاریابی تلفنی بازاریابی در وکالت بازاریابی دیجیتال بازاریابی رویدادی بازاریابی سال ۲۰۲۰ بازاریابی محتوا بازاریابی مستقیم بازاریابی ویدیویی بازاریابی ویروسی بازاریابی چریکی بازیچه دست دیگران نباشید بحران کسب و کارها برتونیکس برنامه ایده پردازان برنامه نویسی برند سازی برندسازی شخصی بهانه بی بهانه بهینه سازی محتوا بهینه سازی موتور جستجو بهینه سازی گوگل بیت کوین تامین تجهیزات تبلیغات تبلیغات بازاریابی تبلیغات در گوگل تبلیغات کلیکی تجارت الکترونیک ترفندهای موفقیت تواضع توانمندسازی توسعه کسب و کار تولید محتوا تولید محتوای ویدیویی توییتر تپ‌سی تکنیک فروش تکنیک های وبلاگ نویسی تیزر تبلیغاتی تیم کوک و ده قانون موفقیت او جذب مشتری جعل خبر جف بزوس و ده قانون موفقیت او جلسات کاری جلسه حفظ تمرکز کارمندان حمایت خانواده موفق خرده فروشی خلاقیت خلق بهترین سال زندگی خودافشایی داستان های یک مدیر مارکتینگ دروغ رسانه ای ده قانون موفقیت بیل گیتس دورکاری دورکاری شرکت ها دیجیتال مارکتینگ دی مارک دینامیت موفقیت راه های بهبود نتایج جستجوی گوگل راهکارهای رشد کسب و کار راهکارهای مدیریتی رخت ایرانی رسانه های اجتماعی رشد شخصی رشد غیرمنتظره فروش رفتار سازمانی مثبت رهبران ارزش آفرین رهبری روان‌شناسی روان‌شناسی مدیریت روان‌شناسی کار روزمرگی ریسک سرمایه گذاری زبان بدن زندگی به همین سادگی سئو ساخت موشن گرافیک ساخت هویت تجاری سازماندهی ساماندهی سخنوری سرمایه سلامت سوپر مارکت شبکه های اجتماعی شبکه‌های اجتماعی شکست کسب و کار شیرینی صفحه اول گوگل طراحی سایت طراحی لوگو طراحی محیط طراحی گرافیک طوفان فکری عادت عادت های مثبت عملکرد شغلی فرسودگی شغلی فرهنگ سازمانی فروش فروشنده باهوش فروشگاه اینترنتی فریلنسر فناوری فینتک قدرت بیان قدرت زمان قدرت فروش قدرت مذاکره قرارداد لینکدین مارکتینگ مارکتینگ پلن مارک زاکربرگ متقاعد کردن مثبت اندیشی مثل یک بیلیونر فکر کنید مجموعه ی کارآمد محتوا محصول مدیریت مدیریت بحران مدیریت ریسک مدیریت زمان مدیریت منابع انسانی مدیریت پروژه مدیریت کسب و کار مزیت رقابتی مسئولیت‌پذیری مستر تیستر مشاغل بازاریابی مشاغل محلی مشتری مداری مصاحبه معرفی کتاب منابع انسانی منابع مالی مهارت های تخصصی موتور جستجوی گوگل موتورهای جستجو موشن گرافیک موفقیت موفقیت در بازار کار موقعیت شغلی میوه فروشی نوآوری در مدیریت نکات مهم برگزاری جلسات نیروی کار نیلپر هاست و سرور هدف هشتگ همدلی هوش اجتماعی هوش خلاق واتس آپ وب فارسی وبلاگ نویسی وب مارکتینگ وبینار وقت شناسی ویدئو مارکتینگ ویدیو ویدیو مارکتینگ ویروس کرونا ویروس کرونا و دورکاری ویژگی های لازم یک مدیر پاپکو پخش زنده پول سازی با بازاریابی اینترنتی پویایی پیتر دراکر و ده قانون موفقیت او چطور با هر شخصی صحبت کنیم چه کسی تغییر را کشت چک و سفته کارآفرینی کارآفرینی زنان کارافرینی کارمند بد قلق کافه تهرون کتابفروشی کرونا کرونا و اقتصاد کسب و کار کسب و کار آنلاین کسب و کار خانگی کسب و کار موفق کسب و کارها در کرونا کسب و کارهای اینترنتی کسب و کارهای زنانه کسب و کارهای کوچک کسب و کار کوچک کلانا کلمات کلیدی کمپین حمایت کسب و کار کمپین‌های تبلیغاتی کپی رایتینگ گاو بنفش گزارش گل فروشی یوتیوب
۱۳۹۷/۱۰/۰۹
473 بازدید
بدون دیدگاه
اشتراک گذاری

دینامیت موفقیت :چگونه پسر ترسو نگرش مثبت پیدا کرد؟

«بن» در یک محله متوسط در سنت جوزف ایالت میسوری آمریکا بزرگ شد. پدر او خیاطی مهاجر بود که دستمزدی اندک می گرفت. آنها خیلی از روزها واقعا چیزی برای خوردن نداشتند. برای گرم کردن خانه کوچکشان، بن مجبور بود سطل زغال سنگ را برداشته و تا خط راه آهن نزدیک خانه شان برود. بن از این کار خجالت می کشید و اغلب سعی می کرد از خیابان ها و کوچه پس کوچه ها برود تا بچه های مدرسه او را نبینند. اما آنها اغلب او را می دیدند.

در میان پسر بچه ها، گروهی بودند که از آزار بن در راه خانه، مسخره کردن او و کتک زدنش لذت می بردند. آنها زغال های بن را روی زمین می ریختند و او را با چشمانی اشکبار به خانه می فرستادند. لذا بن، تا حدودی، در شرایط ترس و حقارت به سر می برد. اما ناگهان اتفاقی رخ داد. اتفاقی که برای از بین بردن حصار شکست لازم است.

“پیروزی درون ما هرگز خودش را نمایان نمی کند، مگر اینکه آماده باشیم.”

بن به سمت عمل مثبت هدایت شد، چون کتابی به نام «نبرد رابرت کاوردیل» نوشته «هوراشیو آلگر» را خواند. در آن کتاب، بن داستان ماجراجویی های جوانکی مثل خودش را خواند که تحت سلطه گروهی نابکار بود، اما با کوشش فراوان و با شجاعت و توانایی بالا بر مشکلات فائق آمد؛ چیزی که بن در آرزوی داشتن آن می سوخت.

پسرک تا آنجا که توانست، دیگر آثار هوراشیو آلگر را هم مطالعه کرد و خود را به جای قهرمان داستان ها قرار داد. تمام زمستان را در گوشه آشپزخانه سرد با خواندن داستان هایی از دلاوری و موفقیت سپری کرد و بی آنکه بداند نگرش ذهنی مثبت جذب کرد.

چند ماه بعد از خواندن اولین کتاب هوراشیو آلگر، بن کوپر دوباره مجبور شد سطل به دست به نزدیک خط راه آهن برود. از فاصله دور، سه نفر را دید که شرورانه پشت دیواری کمین کرده بودند. اولین فکری که به ذهنش خطور کرد، برگشتن و فرار بود، اما ناگهان به یاد شهامتی افتاد که در قهرمان های کتاب های آلگر وجود داشت. به جای برگشتن، دسته سطل را محکم تر گرفت و مصمم به جلو گام برداشت.

درست مثل اینکه خودش هم یکی از قهرمان های الگر است. نبرد خصمانه ای در گرفت. سه پسر همزمان روی بن پریدند. سطل از دست او افتاد. اما او با چنان شهامت و قدرتی به کمک بازوانش آن سه پسر شرور را پس زد که هر سه متعجب شدند. بن با دست راستش به دهان و بینی یکی از پسرها و با دست چپش به شکم او ضربه زد.

در کمال شگفتی، پسر دست از دعوا برداشت و فرار کرد. در همین حین، دو پسر دیگر داشتند او را می زدند. بن موفق شد یکی از آنها را به عقب هل داده و دیگری را هم زمین بزند. او با زانو روی پسر دوم پرید و چند مشت حواله صورت او کرد: درست مثل دیوانه ها.

حالا فقط یک پسر مانده بود که رهبر آن دو نفر هم بود. بن موفق شد او را به عقب هل دهد و یکی از پاهایش را بگیرد. برای یک لحظه، دو پسر بلند شدند و با تعجب به هم نگاه کردند. و سپس چند مشت دیگر. نهایتا پسر سر گروه عقب نشینی و فرار کرد. شاید این پایان کار بود، اما بن تکه ای زغال برداشت و به سمت رهبر شرور گروه سه نفره پرتاب کرد. تازه در این لحظه بود که متوجه شد از بینی اش خون می آید و چند جای بدنش کبود شده است، اما ارزشش را داشت.

روز بزرگی برای بن بود. او بر ترس فائق آمده بود. بن کوپر نسبت به سال قبل، قوی تر نشده بود. مهاجمین هم به همان اندازه قبل خشن بودند. تنها در نگرش ذهنی بن تغییراتی ایجاد شده بود. او به جای ترس، با خطر مقابله کرد و تصمیم گرفت دیگر نگذارد افراد شرور او را کتک بزنند. از حالا به بعد، این خودش بود که دنیایش را تغییر می داد و مسلم است که این کار را به طور دقیق انجام داد.

“رمز موفقیت بن این بود که اول به ضعف خود پی برد، مطالعه کرد، نگرش ذهنی خود را تغییر داد، نگرشش مثبت شد، تغییر کرد، بر ترس خود فائق آمد، قدرت گرفت، مبارزه کرد و پیروز شد.”

منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)

ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…

پیوستن به خانواده ایده پردازان

دیدگاه های شما

لطفا دیدگاههای خود را با ما در میان بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *